اگر اطلاعات نادرست یا گمراه کننده منتشر کنید، ممکن است ایمنی برند را به خطر بیندازید. مخاطبان انتظار دارند محتوایی که مصرف می کنند قابل اعتماد، معتبر و قابل اعتماد باشد. فقدان نظارت انسانی میتواند پیامدهای بلندمدتی را به همراه داشته باشد، به همین دلیل است که این گامی بسیار مهم برای محتوای عمیق و با کیفیت بالا است.
یکی از مهمترین نگرانیها برای متخصصان بازاریابی محتوا این است که چگونه اطمینان حاصل کنند هوش مصنوعی تولید محتوا ایمن نام تجاری است. تعدادی از خطرات مربوط به حریم خصوصی، امنیت، دقت و اخلاقیات وجود دارد که همگی پیامدهایی برای شهرت و درآمد دارند.
برای کنترل همه چیز، برندها می توانند با ترکیب مناسبی از اقدامات و پروتکل ها، از نتایج نهایی خود محافظت کنند. از همسویی رهبری گرفته تا تنظیم دقیق مدلهای از پیش آموزشدیده، کارشناسان ما چندین بررسی و توازن را برای رفع هرگونه خطر مرتبط با استفاده از هوش مصنوعی پیشنهاد کردند.
تست قابلیت اطمینان
تست قابلیت اطمینان برای برندها فرآیندی برای آزمایش یک محصول، سیستم یا خدمات برای تعیین توانایی آن در انجام عملکرد مورد نظر خود بدون شکست است. برای یک دوره مشخص یا تحت محیط های تعریف شده. همچنین، این شامل توانایی شناسایی و کاهش هر گونه نقص یا خرابی احتمالی است که ممکن است در طول استفاده در دنیای واقعی رخ دهد.
حاکمیت داده
حاکمیت داده شامل مجموعهای از اصول، سیاستها و شیوهها برای اطمینان از قابلیت اطمینان، ثبات و امنیت دادههای یک برند است. هدف حاکمیت داده ارتقای در دسترس بودن، کیفیت و امنیت دادهها و اطمینان از اینکه میتوان به آنها برای پیشبرد ابتکارات تجاری، اطلاعرسانی تصمیمها و ایجاد تحولات دیجیتالی اعتماد کرد، است.
مدیریت داده ها
این به فرآیند سازماندهی و نگهداری داده های یک سازمان برای اطمینان از دقیق بودن، سازگاری و در دسترس بودن آنها برای اهداف تصمیم گیری اشاره دارد. چنین فرآیندی شامل بلع، پردازش، ایمن سازی و ذخیره داده ها می شود.
مدیریت موثر داده به افراد در سراسر یک سازمان امکان میدهد تا دادههای مورد اعتماد را برای پرسشهای خود پیدا کرده و به آنها دسترسی داشته باشند، که منجر به بینشهای مهمی میشود که به مشتریان ارزش میافزاید و نتیجه را بهبود میبخشد.
کارگروه اخلاقی
یک گروه کاری اخلاقی برای برندها، تیمی از متخصصان است که برای ایجاد و اجرای استراتژیهای هوش مصنوعی که تلاشهای بازاریابی شرکت را افزایش میدهد، همکاری میکنند. این گروه معمولاً متشکل از متخصصان هوش مصنوعی، تجزیه و تحلیل داده ها و بازاریابی است.
هدف اصلی کارگروه هوش مصنوعی استفاده از هوش مصنوعی برای تقویت ظرفیت یک برند برای ارائه است. شخصی شده و پیام های مرتبط به مشتریان، بهینه سازی هزینه تبلیغات، و افزایش تعامل کلی مشتری.
افسر ارشد هوش مصنوعی
این افسر ارشد هوش مصنوعی (CAIO) یک مدیر اجرایی ارشد است که مسئول نظارت بر ابتکارات هوش مصنوعی یک سازمان و اطمینان از همسویی آنها با اهداف و مقاصد شرکت است.
مسئولیت های خاص یک CAIO ممکن است بسته به صنعت و نیازهای خاص شرکت متفاوت باشد، اما به طور کلی، آنها وظیفه مدیریت افراد، منابع یا هر دو را دارند.
همسویی رهبری
این امر از طریق توانمندسازی کارشناسان موضوع برای ارائه مشاوره در مورد سیاست ها و طرح های اضطراری به دست می آید. پروتکلها برای ایجاد حفاظ و توانمندسازی افراد با پیشینههای مختلف ایجاد میشوند، که یک جنبه حیاتی برای جلوگیری از خروجیهای ناآگاهانه است که میتواند منجر به بحران شود.
نظارت بر تحریریه
برندها می توانند دستورالعمل های محتوا و فرآیندهای انتشار را با استانداردهای واضح، از جمله راهنماهای سبک و فرآیندهای تأیید، تضمین کنند. ابزارهایی مانند سیستم های مدیریت محتوا و آموزش برای سازندگان محتوا به اجرای دستورالعمل ها و حفظ همسویی با استانداردهای برند کمک می کند.
تلقین دقیق
این به فرآیند تولید پیام های متنی دقیق، صحیح و مناسب برای یک برنامه یا کار خاص اشاره دارد. این شامل استفاده از تکنیک های پردازش زبان طبیعی (NLP) برای تولید متنی است که به طور موثر پیام مورد نظر را منتقل می کند و به نتیجه مطلوب می رسد.
این تضمین می کند که از زبان نادرست یا مبهم استفاده نمی شود که می تواند عواقب جدی داشته باشد.
مهندسی سریع
این اصطلاح اغلب به فرآیند ایجاد یک اعلان که نتایج دلخواه را تولید می کند اشاره دارد. مهندسی سریع شامل ساخت یک ورودی متنی خاص است که یک مدل زبان می تواند از آن برای تولید خروجی مطابق با مشخصات مورد نظر استفاده کند.
به طور کلی، هدف مهندسی سریع، تولید متن مرتبط، دقیق و جذاب برای کاربردهای مختلف است.
این روش یادگیری ماشین تنها از چند مثال برای آموزش وظایف یا مفاهیم جدید به مدل استفاده میکند، بر خلاف مدلهای سنتی که به مقادیر زیادی داده نیاز دارند. این مدل در ابتدا بر روی یک مجموعه داده متنوع برای شناسایی و تعمیم الگوها آموزش داده می شود. سپس، هنگامی که یک کار یا مفهوم جدید به آن داده می شود، با استفاده از دانش قبلی خود به سرعت سازگار می شود.
تنظیم دقیق مدل های از پیش آموزش دیده
برندها می توانند مدل های از پیش آموزش دیده مانند GPT-3/4 یا مدل های منبع باز مانند BLOOM یا FLAN-T5 را متناسب با نیازهای خاص خود تنظیم کنند. این شامل آموزش مدل بر روی یک مجموعه داده کوچکتر برای دامنه شرکت است که دقت و اثربخشی را بهبود می بخشد.
برندها می توانند یک مجموعه داده را انتخاب کنند، در صورت نیاز، داده های آموزشی اضافی ایجاد کنند و پارامترها را تنظیم کنند. این رویکرد مقرونبهصرفه، راهحلهای هوش مصنوعی را بدون نیاز به دادههای گسترده یا منابع محاسباتی ایجاد میکند. مدلهای منبع باز نقطه شروعی را برای سفارشیسازی فراهم میکنند و توسعه را سریعتر و آسانتر میکنند.
ارزیابی های LLM
شرکت ها می توانند از مدل های یادگیری زبان (LLM) نه تنها برای تولید متن بلکه برای ارزیابی آن استفاده کنند. LLM ها می توانند تأیید کنند لحن صدا یا سازگاری با کپی برند از طریق تنظیم دقیق یا قابلیت های درک زبان از قبل موجود. با استفاده از LLM در این راه، شرکت ها می توانند پیشرفت کنند تولید محتوا و فرآیندهای اعتبار سنجی
تنها چند گزینه برای مراقبت از خطرات احتمالی برای برندها وجود دارد. به طور کلی، بهتر است سرعت را به جای احتیاط انتخاب کنید و اطمینان حاصل کنید که اقدامات لازم برای اطمینان از آن انجام شده است ایمنی برند. این می تواند شما را از عواقب منفی بعدی محافظت کند.
چرا نظارت انسانی برای ایجاد موفقیت آمیز محتوای هوش مصنوعی حیاتی است
همانطور که استفاده از هوش مصنوعی تسریع میشود، باید کنترلها و تعادلهایی برای اطمینان از پذیرش گسترده، ایمن، مسئولانه و اخلاقی ایجاد شود. برندهایی که با عجله به داخل کشتی می روند ابزارهای ایجاد محتوای هوش مصنوعی باید مراقب خطرات موجود باشد. یک راه حل به ظاهر سریع برای مقیاس بندی محتوا می تواند در دراز مدت فاجعه بار باشد.
اصل چهار چشم چیست؟
یک متخصص پیشنهاد می کند که از “اصل چهار چشم” یک مکانیسم کنترل داخلی که به دو فرد مستقل و با صلاحیت نیاز دارد تا فعالیتهای مربوط به نمایههای ریسک با اهمیت را تأیید یا تأیید کنند، بنابراین آسیبهای احتمالی یا ضرر مالی برای یک سازمان را کاهش میدهند.
در زمینه بازاریابی محتوای مبتنی بر هوش مصنوعی، این به معنای اطمینان از این است که نظارت انسانی بخش مهمی از فرآیند تولید محتوا است. در چنین سناریویی، حداقل دو نفر محتوا را بر اساس مجموعه ای ثابت از سوالات ارزیابی می کنند که می تواند شامل موارد زیر باشد:
- چه فرضیاتی مطرح می شود که منبع منبع ندارند؟
- کدام یک از این مفروضات را می توان به عقل سلیم نسبت داد؟ و چرا؟
- آیا می توانم منبع معتبری پیدا کنم که از ادعاهای مطرح شده در این مقاله پشتیبانی کند؟ اگر چنین است، منابع مربوطه را درج کنید. در غیر این صورت، یا این ادعاها را حذف کنید یا صریحاً ذکر کنید که این ادعاها فرضیات هستند و بر اساس اطلاعات در دسترس عموم نیستند.
با یک فرآیند بررسی کامل که شامل ناظران و ویرایشگران محتوای استثنایی است، برندها می توانند اعتماد، اقتدار و اعتبار ایجاد کنند. این، همراه با مدیریت و مدیریت دادهها، میتواند برندهایی را راهاندازی کند تا با موفقیت تمام خطرات مرتبط با ابزارهای ایجاد محتوای هوش مصنوعی را کاهش دهد.
نتیجه گیری
هوش مصنوعی مولد این پتانسیل را دارد که بازاریابی محتوا را متحول کند، اما اثربخشی آن به عوامل مختلفی بستگی دارد. به گفته کارشناسان ما، ما در حال حاضر در “عصر عجله طلا” بازاریابی محتوای مبتنی بر هوش مصنوعی هستیم که منجر به تقاضای بالایی برای هوش مصنوعی مولد شده است. با این حال، از آنجایی که این فناوری هنوز در مراحل اولیه خود است، برندها باید از آن به صورت استراتژیک استفاده کنند.
در حالی که مدلهای زبان بزرگ فاقد نبوغ انسانی هستند، میتوانند پاسخهای معقولی تولید کنند و دستورالعملها را با استفاده از احتمال برای پیشبینی دنباله بعدی کاراکترها بر اساس ورودی دنبال کنند. با این حال، مشارکت دادن انسان ها برای اطمینان از تولید محتوای با کیفیت بسیار مهم است، زیرا خروجی هوش مصنوعی مولد ممکن است همیشه مطلوب یا منحصر به فرد نباشد. با توجه به این موضوع، برندها باید از مولد استفاده کنند هوش مصنوعی به عنوان ابزاری قدرتمند برای تولید محتوا بازاریابی، ضمن آگاهی از محدودیت های آن و استفاده از آن در ارتباط با تخصص انسانی.
همانطور که بازاریابی محتوای مبتنی بر هوش مصنوعی به تکامل خود ادامه می دهد، برندها یاد خواهند گرفت که از پتانسیل بی نهایت هوش مصنوعی برای متمایز کردن خود از رقبا استفاده کنند. در سالهای آینده، تولید ایده سریعتر میشود و زمان را برای فعالیتهای تخیلیتر آزاد میکند. با این حال، توجه به این نکته مهم است که هوش مصنوعی جایگزین خلاقیت و استراتژیای که بازاریابان انسانی روی میز میآورند، نخواهد شد. بنابراین، برندها باید تعادل مناسبی بین انسان پیدا کنند تخصص و هوش مصنوعی مولد برای دستیابی به بهترین نتایج.