داستان‌های کاربری به طور فزاینده‌ای در فرایند طراحی تجربه کاربری و رابط کاربری رایج شده‌اند. این مقاله توضیح روشنی از داستان کاربری و عملکرد آن ارائه می‌دهد، همراه با نکات و مثال‌هایی برای نوشتن داستان‌های کاربری خودتان.
داستان کاربری مشهدی چیست؟
داستان کاربری در مشهد، شرح کوتاهی از موقعیت و نیازهای کاربر است که معمولا در چند جمله بیان می‌شود. این داستان‌ها موثر هستند چون تصویری از کاربرد محصول در ذهن کاربر بالقوه ایجاد می‌کنند. این روش نخستین بار از فرآیندهای چابک گرفته شده است.
شخصیت‌های کاربری برای توصیف مخاطبان هدف با سلایق و نگرش‌های مشابه استفاده می‌شوند. این شخصیت‌ها اغلب پایگاه مشتریان را بخش‌بندی می‌کنند و استراتژی‌های بازاریابی خاصی روی هر شخصیت متمرکز می‌شوند.
داستان کاربری معمولی از الگوی زیر پیروی می‌کند:
به عنوان یک کاربر
<ویژگی> را می‌خواهم.
به طوری که <دلیل>
جایگاه گردش کار کاربر در فرآیند
داستان‌های کاربری، توجیه نیاز به برنامه یا محصول شما را از دیدگاه کاربر ارائه می‌دهند.
این لحن، معیارهای طراحی این عملکرد و ملاک‌های قضاوت کاربران هنگام انتشار آن را در بر می‌گیرد. البته جزئیات هنوز مشخص نیستند، اما در نظر گرفتن این دیدگاه‌ها از همان ابتدا، تفاوت اساسی ایجاد کرده و در کل پروژه تأثیر خواهد گذاشت.
یک داستان کاربری خوب چه ویژگی‌هایی دارد؟
چرا به داستان کاربری در مشهد نیاز داریم؟
داستان کاربری الزامی نیست، اما ابزاری مفید است که می‌توانید آن را نگه دارید یا با چیزی که برایتان کارآمدتر است جایگزین کنید. اهمیت داستان کاربری در این است که کاربر را در مرکز توجه قرار می‌دهد و ابزار را جذاب می‌کند.
برای عملی کردن حرف‌ها، روش معمول ساختن داستان کاربری به این صورت است:
با یک ابتکار شروع می‌کنیم: هدف کلی نرم‌افزاری که طراحی می‌شود. گاهی اوقات این موارد در سطح بسیار بالایی هستند (یا حتی مبهم) که نمی‌توان مستقیماً آنها را هدف نامید. بنابراین اغلب، تنها راهنمایی کلی ارائه می‌دهند و چیز بیشتری نه – این خوب است، این هم هدف است.
پس از ترسیم طرح اولیه، مرحله بعدی یعنی حماسه‌ها معرفی می‌شوند. حماسه‌ها سناریوهایی هستند که برای تحقق یک طرح اولیه ضروری‌اند. یک طرح اولیه می‌تواند حماسه‌های متعددی داشته باشد تا داستان‌های مختلفی را برای شخصیت‌های مختلف روایت کند. مثلاً اگر طرح اولیه، ساخت بهترین اپلیکیشن شبکه اجتماعی برای دانشجویان باشد، یکی از حماسه‌های آن می‌تواند «دانشجویان از طریق این اپلیکیشن با افراد محلی با کیفیت آشنا می‌شوند» یا «این اپلیکیشن باعث می‌شود دانشجویان زمان بیشتری را به گفتگوی حضوری و زمان کمتری را به پیامک اختصاص دهند».
حالا آماده‌ی نوشتن داستان کاربری هستیم. «به عنوان یک دانشجو، می‌خواهم در یک اپلیکیشن، افراد همفکر خود را در اطرافم پیدا کنم تا بتوانیم به جای پیامک، حضوری با هم ملاقات کنیم.»
ساختار، مرحله به مرحله به سطوح جداگانه شکسته می‌شود. یک داستان کاربری خوب، ارزش‌های اصلی برنامه یا وبسایت را با روایتی مشخص و لحن صدا‌ی مورد نظر، بیان می‌کند. هیچ درست یا غلطی وجود ندارد، همیشه هدف یافتن روشی است که برای شما یا محصولتان کارآمد باشد.
مزایای داستان‌های کاربری:
تیم شما را در مشهد همسو می‌کند
درست است که داستان کاربری چیزی نیست که بتوانید آن را به توسعه‌دهندگان بدهید و انتظار داشته باشید دقیقا همانطور که تصور کرده‌اید، پیاده‌سازی شود؛ اما می‌توانید توسعه‌دهندگان را به جلساتی دعوت کنید که در آنها داستان‌ها به همراه طراح یا مدیر محصول تولید می‌شوند.
این تمرین کوچک بسیار مفیدی است که اغلب منجر به هم‌راستایی چشم‌انداز تیم می‌شود، یا حتی ایده‌های جدیدی خلق می‌کند.
سلسله مراتب محصول را شفاف‌تر می‌کند.
همانطور که پیش‌تر نشان داده شد، داستان کاربری یکی از اجزای دنباله‌ای است که کل را تشکیل می‌دهد و از هدف کلی‌تر و واضح‌تر، اهداف قابل دستیابی استخراج می‌شود.
این قطعات داستان، بخشی از استراتژی محصول را هدایت خواهند کرد. هنگام طوفان فکری، الگوها و دسته‌بندی‌ها برای شما آشکار و قابل تشخیص خواهند شد.
بیشتر از این، به دلیل روایت‌گرایانه بودن نوشتن، می‌توانید جنبه‌های متعددی از عوامل مؤثر را استخراج کنید. با روشن بودن هدف ارائه خدمت، تعیین اهمیت هر نوع کاربر بسیار آسان‌تر می‌شود. ساختار را می‌توانید در تصویر زیر ببینید.
شتاب می‌گیرد
شتاب و پیشرفت از جمله چیزهایی است که تقاضای زیادی دارد اما به راحتی به دست نمی‌آید. وقتی به دست آید، تقریباً مانند یک هدیه است. همکاری خوب به ایجاد شتاب کمک می‌کند. طوفان فکری خوب می‌تواند روحیه همه ذینفعان را بالا ببرد. همه به سرعت همسو می‌شوند و می‌توانید فضای پیشرو، شفاف و خلاقانه‌ای برای تیم خود ایجاد کنید.
چگونه داستان کاربری بنویسیم؟
ساده و مختصر بگو.
رویکرد قدیمیِ ساده و مختصر نگه داشتن. شما را با توضیح طولانی خسته نمی‌کنم. نکته اینجاست که هنگام شروع نوشتن، سادگی به شما (یا دیگران) کمک می‌کند تا آزادانه با تعابیر مختلف آزمایش کنید، به‌خصوص در محیط گروهی. به نوشته‌هایتان وابسته نباشید و بیشتر خلق کنید.
از شخصیت‌ها برای راهنمایی خود استفاده کنید.
همه ما خلاق هستیم. می‌توانیم تمام روز داستان کوتاه بنویسیم. پس بیایید با افزودن شخصیت، ساختاری به کار اضافه کنیم؛ هرچه شخصیت غنی‌تر باشد، خلاقیت سازنده‌تر خواهد بود.
با حماسه‌ها شروع کنید
بزرگ شروع کنید، نه کوچک. از حماسه‌هایی که پیش‌تر ساخته‌اید به‌عنوان نقطه‌ی شروع استفاده کنید تا زوایای مختلف را بررسی کنید. همچنین این حماسه‌ها به حفظ انسجام روایت‌های کلی شما کمک می‌کنند و شانس رسیدن به هدف مخاطب را به‌طور قابل‌توجهی افزایش می‌دهند.
معیارها را اضافه کنید
این کار را در ابتدا انجام دهید، اما نه در حین کار، هرگز در حین کار. حتی می‌توانم بگویم در جریان خلق اثر، معیارها را به‌کلی فراموش کنید. این بحثی قدیمی است: هنگام فکر کردن ننویسید، هنگام نوشتن فکر نکنید.
داستان‌ها را تا زمان آماده شدن کامل، ویرایش کنید.
حالا که جلسه هیجان‌انگیزی با تیم‌تان داشتید، چندین داستان کاربری ایجاد کردید، آنها را با معیارها سنجیدید و به چند مورد که همه روی آنها توافق دارند، محدود کردید – کار خوبی کردید. حالا چه کار می‌کنید؟
آنها را اصلاح کنید، داستان‌هایتان را بیشتر پالایش کنید تا مطمئن شوید که مشکل درست را برای فرد درست و از زاویه درست حل می‌کنند. این چند شرط است که باید برآورده شود، اما یک فرآیند پالایش خوب شما را به هدف می‌رساند.
آن مرحله آخر بسیار مهم است؛ زیرا پس از آنکه این داستان‌ها به ویژگی‌های ملموس و قابل ساخت محصول تبدیل شدند، مرحله‌ی واقعی ساخت فرا می‌رسد. پس پیش از آنکه زمان و تلاش خود را صرف فرایند ساخت کنید، بارها و بارها آنها را اصلاح کنید.
در پایان، چند نمونه‌ی دیگر از داستان‌های کاربری را از پروژه‌ها و دیدگاه‌های مختلف برای الهام گرفتن شما ارائه می‌دهم:
- مثل مکس، می‌خواهم دوستانم را دعوت کنم تا با هم از این سرویس لذت ببریم.
- من هر روز از اتوبوس استفاده می‌کنم و می‌خواهم دقیقا بدانم اتوبوس کی می‌رسد تا مجبور نباشم در سرما منتظر بمانم.
- به عنوان یک دوستدار موسیقی، می‌خواهم بتوانم همزمان با دوستانم در سراسر دنیا به یک موسیقی گوش دهم.
- به عنوان مادر، می‌خواهم بدانم چه زمانی بچه‌هایم ده دقیقه تا خانه فاصله دارند تا بتوانم شام را آماده کنم.
- مثل جین، می‌خواهم مطمئن شوم که اطلاعات خریدهای آنلاین من توسط وبسایت یا نرم‌افزار شخص ثالث به سرقت نمی‌رود تا بتوانم با خیال راحت خرید آنلاین انجام دهم.
