راهنمای ساده تفکر طراحی برای بازاریابان
یافتن و اجرای راهحلهای جدید، کاری زمانبر و پرهزینه به نظر میرسد. تفکر طراحی بهعنوان راهحلی برای این چالش مطرح شده و در سالهای اخیر بهعنوان رویکردی برای حل مسائل تجاری، بسیار محبوب شده است.
تفکر طراحی بازاریابان را به همدلی بیشتر ترغیب میکند در رویکرد ارتباط با مشتریان. تجربه مشتری عالی تأثیر عظیمی بر ترجیح برند، وفاداری و میزان فروش شرکت دارد. راز موفقیت در استراتژی بازاریابی شما، توسعه برنامههای تعامل و تجارب برند محور مشتری است. اینجاست که تفکر طراحی وارد عمل میشود.
تفکر طراحی چیست؟
به طور کلی، تفکر طراحی روشی برای حل مشکلات مرتبط با انسان است. برخلاف تصور رایج، این روش به معنای مد روز کردن ظاهر یک برند یا محصول در نگاه مخاطب نیست، بلکه رویکردی نظاممند برای حل مسئله است که به بازاریابان امکان ارائه ایدههای جدید و هیجانانگیز و مورد پسند مشتریان را میدهد. تفکر طراحی فراتر از مدلهای تجاری سنتی رفته و بر همدلی با مشتری و آزمایشهای واقعی تمرکز دارد.هیچ متنی داخل پرانتز نبود.
تفکر طراحی، بازاریابان را قادر میسازد تا با قرار دادن محتوای مناسب در برابر مخاطبان درست، استراتژیهای بازاریابی موثری تولید کنند. بنابراین، چه کسبوکاری محلی را بازاریابی کنید و چه خدمات خاصی، کاوش و خلق ایدههایی که نیازها و خواستههای مصرفکنندگان را بهتر برآورده سازد، ضروری است.
طراحی سایت وردپرس به عنوان ابزاری برای ساخت وبسایتهای جذاب و کاربردی، نیازمند تفکر طراحی مؤثر و مبتنی بر نیازهای مخاطب است. در دنیای دیجیتال امروز، بازاریابان باید از تکنیکهای تفکر طراحی برای ساخت سایتهایی استفاده کنند که نه تنها زیبا و کاربرپسند باشند، بلکه به طور مؤثری نیازهای مشتریان را برطرف کنند. در این راستا، طراحی سایت وردپرس باید شامل مراحل دقیقی از تحقیق و تست باشد تا اطمینان حاصل شود که سایت به بهترین شکل ممکن برای جذب و حفظ مشتریان طراحی شده است.
مراحل تفکر طراحی
مانند هر روششناسی دیگری، تفکر طراحی نیز نیازمند مراحل یا فازهایی است که به نوآوری در پروژه طراحی شده کمک میکنند. با این حال، نباید این مراحل را به عنوان یک فرآیند گامبهگام در نظر گرفت، زیرا اغلب میتوانند همزمان اتفاق بیفتند یا نیاز به تکرار داشته باشند.
بیایید نگاه دقیقتری به پنج مرحلهای که طراحان باید دنبال کنند، بیندازیم.
- با مشتریان در شرایط مختلف همدلی کنید
- با تعریف مشکلات اصلی، رویکردی مبتنی بر حل مسئله اتخاذ کنید.
- با خلق راه حلهای بهتر برای مشکلات موجود، ایده پردازی کنید.
- تجربههای ایدهآل کاربری را از دیدگاه مشتریان تصور کنید و نمونههای اولیهی محصول را بسازید.
- محصول را بهطور کامل آزمایش کنید تا از وجود هرگونه مشکل احتمالی مطمئن شوید.
منبع: بنیاد طراحی تعامل
از دیدگاه مشتری
بازاریابی کمتر به پول مربوط میشود و بیشتر به ارتباط با مشتریان در انتهای دریافت، بنابراین کمپینهای بازاریابی موفق باید دل و جان مخاطب را لمس کنند. بازاریابان باید نه تنها بر روی محصولات و خدماتی که میفروشند، بلکه بر روی تجربه مشتری نیز تمرکز کنند.
یکی از بزرگترین چالشهای بازاریابان امروز، برقراری ارتباط شخصیشده با مخاطبان است. از آنجایی که هر مصرفکننده کانالهای ارتباطی خاصی را ترجیح میدهد، اگر بازاریابان با توجه به انتظارات دقیق آنها اقدام نکنند، مخاطبان بهراحتی ارتباط خود را قطع میکنند. اما صرف پرسیدن از مشتریان درباره خواستههایشان کافی نیست، زیرا آنها در تصور چیزهایی که هنوز وجود ندارند، مهارت چندانی ندارند.
تمام مراحل ایجاد فرهنگ بازاریابی مبتنی بر تفکر طراحی را میتوان به سه پرسش کلیدی تقسیم کرد
- مشکلات مشتریان چیست؟این سؤال باید بازاریابان را کمی مکث دهد و بر همدلی تمرکز کند. قبل از اینکه برای طوفان فکری به سراغ تخته وایتبرد بروند، باید به وضعیت مشتریان خود توجه کنند. باید وارد زندگی روزمره و خانههای آنها شوید تا مشکلاتشان را تشخیص دهید و چگونگی خلق راهحلی برای آنها را بیابید. گزینه دیگر، بررسی نظرات مشتریان شرکتهای فعال در این حوزه و یافتن نقاط ضعف آنهاست که میتواند به عنوان پیشنهاد فروش منحصر به فرد شما تبدیل شود.
- چه میشود اگر؟«اگر چه میشد؟» پرسیدن سؤال همیشه بهترین راه برای برانگیختن خلاقیت و ایده پردازی بوده است. گام درست این است که مشتریان، متخصصان و همه کسانی که به محصول مربوط هستند را برای تولید حداکثر ایدهها گرد هم آورید. هر چه گروه افراد متنوعتر باشد، ایدههای خلاقانهتر خواهید داشت.
- چه چیزی جواب میدهد؟این مرحله، مرحله آزمایش و بررسی است؛ جایی که خواستههای مشتری و تواناییهای کسبوکار باید به هم برسند و محصول نهایی را بسازند. هر ایدهای را که تولید شده است ارزیابی کنید و مفاهیمی را که با منابع موجود قابل تولید هستند، استخراج کنید. در نهایت، از ایدهها نمونه اولیه بسازید، آنها را به اشتراک بگذارید و بازخورد مشتریان را دریافت کنید.
تیمی متناسب با چشماندازتان بسازید
تفکر طراحی، فرایندی پیچیده است که به بازاریابان کمک میکند نیازهای مشتریان خود را درک کنند و راهحلهای نوآورانهای برای مشکلات آنها ارائه دهند. این فرایند چند مرحلهای، برای دستیابی به ایدههای نو، به طیف وسیعی از استعدادها و دیدگاهها نیاز دارد. تیمی که مدت طولانی با هم کار کرده، ممکن است دچار همنظری شود و نوآوری را از بین ببرد.
یک تیم طراحی کارآمد که میتواند فرهنگ تفکر طراحی را ایجاد کند، باید تیمی مدرن با تخصصهای متفاوت باشد. این تیم باید چندرشتهای باشد و شامل متخصصان تجربه مشتری، طراحی، بازاریابی و فناوری اطلاعات باشد که برای رسیدن به هدف مشترک تلاش میکنند.
- تولید محتوامحتوا یکی از نقشهای کلیدی در هر استراتژی بازاریابی است، زیرا به جذب، درگیر کردن و خوشحال کردن مشتریان و در نهایت افزایش درآمد شرکت شما کمک میکند. تیم تولید محتوا مسئول نوشتن وبلاگ، ساخت ویدیو و طراحی اینفوگرافیک خواهد بود. بسته به نیازتان، میتوانید از یک تیم داخلی استفاده کنید یا با فریلنسرها یا یک آژانس همکاری کنید. هر کدام از این گزینهها مزایا و معایبی دارند.
- کسبتیمی موفق در جذب مشتری، تیمی است که ترافیک، سرنخ و فروش اولیه را ایجاد میکند. از آنجایی که مشتریان بالقوه باید قبل از خرید، بهطور کامل با برند شما درگیر شوند، تیم جذب مشتری باید روابط باکیفیتی با آنها برقرار کند.
- درآمدزاییبخشی از تیم شما باید مسئول تبدیل سرنخها به مشتری باشد.
میتوانید از انواع آزمونهای تخصصی برای سنجش قضاوت موقعیتی، ارزشهای حرفهای، ویژگیهای شخصیتی و توانایی حل مسئله استفاده کنید تا تیمی با تمام مهارتهای لازم برای تفکر طراحی تشکیل دهید.
از سوی دیگر، خدمات سئو وردپرس به بازاریابان کمک میکند تا وبسایتهایی با استراتژیهای سئو قدرتمند بسازند که در موتورهای جستجو به خوبی رتبهبندی شوند. تفکر طراحی در سئو نیز به این معناست که محتوای سایت به صورت جذاب و مفهومی سازماندهی شود تا نه تنها کاربران را جذب کند، بلکه از لحاظ فنی نیز بهینهسازی شده باشد. با استفاده از این تفکر، بازاریابان میتوانند از قدرت طراحی سایت وردپرس برای افزایش بازدید و تبدیل مشتری بهرهبرداری کنند و در کنار آن، از خدمات سئو برای بهینهسازی عملکرد سایت در نتایج جستجو بهره بگیرند.
مشتریان خود را بشناسید
طبیعتا بازاریابان مشتاقانه به دنبال درک عمیق از مشتریان خود هستند. در فرایند طراحی مبتنی بر تفکر، بازاریابان باید فراتر از درک مشتری بروند و خود را جای کاربر بگذارند، نیازهای او را بشناسند و ایدهها و محصولاتی خلق کنند که راهحل مشکلات او باشند.