ایجاد بازاریابی محتوا با یک برنامه شروع می شود: درک مخاطبان خود، ایجاد استراتژی محتوا، تعیین اهداف و تولید محتوای جذاب. با رویکرد درست، بازاریابی محتوا میتواند ابزاری موثر برای افزایش آگاهی از برند و افزایش نرخ تبدیل باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد چهار مرحله ایجاد بازاریابی محتوای موفق، ادامه مطلب را بخوانید.
1. استراتژی محتوا
ایجاد بازاریابی محتوا با یک استراتژی قوی شروع می شود
اولین قدم به بازاریابی محتوا ایجاد، توسعه استراتژی درست است. یک مطالعه از پایان سال گذشته نشان داد که 64٪ از بازاریابان و متخصصان ارتباطات قبلاً خود را تعریف کرده اند محتوا استراتژی بازاریابی
حتی درصد بیشتری می گویند که از یک تقویم محتوا برای برنامه ریزی خود استفاده می کنند برنامه بازاریابی محتوا اگر برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی محتوا مشکل دارید، این وبلاگ در مورد چارچوب های بازاریابی محتوا است ممکن است جرقه ای الهام بخشد!
شرکت خود را تعریف کنید
هنگام فرموله کردن خود استراتژی بازاریابی محتوا، با تعریف شرکت خود شروع کنید. ممکن است کمی انتزاعی به نظر برسد، اما درک کامل نقش شرکت خود به عنوان یک ارائه دهنده محتوا مهم است. ناگفته نماند که سازمان شما می خواهد پول دربیاورد. اما این نقطه شروع خوبی برای استراتژی بازاریابی محتوای شما نیست. اگر این تنها تمرکز شما باشد، پس از نوشتن فقط تبلیغات به پایان خواهید رسید.
همانطور که ممکن است متوجه شده باشید، مردم به طور فزاینده ای با تبلیغات خاموش می شوند. بازاریابی محتوا وسیله ای برای فروش محصولات شما نیست. این ابزاری برای تقویت روابط با گروه های هدف شما است. این باعث می شود آنها احساس خوبی نسبت به شرکت شما داشته باشند، بنابراین آنها می خواهند به خرید از شما ادامه دهند. بنابراین، اولین کاری که برای شروع کار باید انجام دهید ایجاد بازاریابی محتوا به شرکت خود به عنوان یک برند رسانه ای نگاه کنید. خود را به عنوان یک ناشر در نظر بگیرید.
گروه های هدف
گام بعدی این است که تعیین کنید گروه های هدف شما چه کسانی هستند. یکی از راه های انجام این کار، ایجاد پرسونای خریدار است. سپس باید به این فکر کنید که چه نوع محتوایی را می خواهید برای کدام مرحله از سفر مشتری بسازید. هر قطعه از محتوایی که ایجاد می کنید به یک هدف در قیف. ایجاد محتوای یکسان برای همه افراد در گروه هدف شما کارساز نخواهد بود. همه کسانی که با محتوای شما مواجه می شوند در مرحله یکسانی از فرآیند خرید قرار نمی گیرند. در زیر با جزئیات بیشتری در مورد این موضوع بحث خواهیم کرد.
لحن صدای شما نیز باید با گروه هدف شما مطابقت داشته باشد. بنابراین، برای مثال، اگر سالمندان را هدف قرار می دهید، از استفاده از عامیانه اینترنتی خودداری کنید. اگر مخاطب جوانی را هدف قرار میدهید، با خیال راحت از آریانا گرانده و لانا دل ری نام ببرید.
فقط به یاد داشته باشید، لحن صدای شرکت شما در سنگ نیست. با گذشت زمان، تکامل می یابد. ممکن است ده سال پیش لحن کاملی برای گروه هدف خود داشته باشید. اما این تضمینی نیست که این لحن برای همیشه برای شما کار کند. بنابراین، حتما به نظارت و به روز رسانی سند صدای خود ادامه دهید.
2. ایجاد بازاریابی محتوا
بازاریابی محتوا به محتوای باکیفیت نیاز دارد
اکنون شما آماده شروع به تولید محتوای خود هستید. محتوای شما شامل یک رسانه و همچنین یک پیام است. هر دو مهم هستند. همچنین مهم است که به یک استراتژی ثابت پایبند باشید. به این فکر کنید که مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند. آنها در کدام مرحله از سفر مشتری هستند؟ اگر مشتریان احتمالی شما هنوز در مرحله جهت گیری هستند، باید محتوای کلی و آموزنده ارائه دهید.
بگویید که تازه شروع به تولید بازاریابی محتوا کرده اید. در این صورت، شما هنوز تا تصمیم گیری در مورد خرید نرم افزار اتوماسیون بازاریابی فاصله زیادی دارید. شاید حتی ندانید که این چیست. بنابراین، به عنوان یک مشتری بالقوه، احتمالاً به مقالات و ویدیوهای کلی در مورد بازاریابی محتوا علاقه بیشتری خواهید داشت.
منطقی نیست که در این مرحله از سفر مشتری خود را با محتوای عمیق در مورد ویژگی های نرم افزار اتوماسیون بازاریابی بمباران کنیم. در عوض، احتمالاً بیشتر به یک پست وبلاگ در مورد چهار مرحله ایجاد بازاریابی محتوا یا نحوه ایجاد سرنخ با محتوای خود علاقه مند خواهید بود.
متوسط
رسانه ای که استفاده می کنید بستگی به کانال هایی دارد که برای توزیع محتوای خود استفاده خواهید کرد. برای مثال، اگر از اینستاگرام استفاده می کنید، رسانه شما عکس ها و ویدیوها خواهد بود. شما همچنین می توانید با ویدیوهای فیس بوک و لینکدین. کتابهای الکترونیکی و کاغذهای سفید نیز رسانههای بسیار محبوبی برای استفاده در لینکدین هستند.
اگر در حال ایجاد محتوا برای وب سایت خود هستید، عاقلانه است که از ترکیب متن و تصاویر استفاده کنید. اگر صفحه ای دارید که به مطالعات موردی اختصاص داده شده است، ایده خوبی است که برای هر مطالعه موردی که منتشر می کنید، از یک قالب ثابت استفاده کنید. تصاویری که استفاده میکنید و نحوه ارتباط آنها با برندتان نیز فاکتورهای مهمی هستند.
محتوای شما باید روی برند باشد. اما به یاد داشته باشید: پیوند با نام تجاری شما با پیوند با محصول شما یکسان نیست.به عنوان مثال ردبول را در نظر بگیرید.در سایت شرکتی آنها، هیچ مرجع واحدی به محصول آنها وجود ندارد. با این حال، محتوا همیشه به وضوح با برند آنها مرتبط است.
همانطور که طعم نان به کیفیت خمیر بستگی دارد، کیفیت محتوای شما نیز به زبانی که استفاده می کنید بستگی دارد. اگر زبان خوب نباشد، محتوا هرگز کار نخواهد کرد. شما می توانید بهترین طراحی گرافیکی و هوشمندانه ترین بینش را داشته باشید، اما اگر بد نوشته شده باشد، هرگز به خوانندگان خود نخواهید رسید. نوشتن یک مهارت است و همه در آن مهارت ندارند.
3. توزیع محتوا
زمان توزیع محتوای خود است
بنابراین، محتوای شما آماده انتشار است. اکنون زمان انتشار آن برای گروه های هدف خود فرا رسیده است. کانال های مختلفی برای انجام این کار وجود دارد. مدل PESO ساختار خوبی برای ادامه دادن است. PESO مخفف “رسانه های پولی، کسب درآمد، اشتراک گذاری و مالکیت” است. این کار با محتوای دامنههای خود (رسانههای متعلق به شما) شروع میشود، مانند پستهای وبلاگ، توضیحات محصول، پرسشهای متداول، موارد مشتری و غیره. خبرنامه شما نیز بخشی از رسانه متعلق به شما است.
همچنین می توانید محتوای خود را در کانال های دیگر منتشر کنید، مانند یک پست وبلاگ مهمان که برای وب سایت دیگری می نویسید. این باعث جلب توجه شما می شود (به همین دلیل است که به آن “رسانه های کسب شده” می گویند).
رسانه های اشتراکی شامل رسانه های اجتماعی، ارجاعات و اظهارات شفاهی است. در نهایت رسانه پولی وجود دارد. اینها کانال هایی هستند که برای توزیع محتوای خود به آنها پول پرداخت می کنید. برای مثال، شاید قبلاً یک کمپین پولی LinkedIn انجام داده باشید یا از یک پست در فیس بوک حمایت مالی کرده باشید.
4. تبدیل

تبدیل علاقه به سرنخ
تبدیل کلمه ای است که در ذهن همه در دنیای بازاریابی محتوا وجود دارد. این جای تعجب نیست به هر حال، شرکتها میخواهند بدانند که از پولی که در ایجاد بازاریابی محتوا سرمایهگذاری میکنند، چه چیزی عایدشان میشود. شما به راحتی می توانید همین سوال را در مورد تبلیغات معمولی بپرسید. چگونه می توانید بگویید که بازگشت سرمایه برای یک بیلبورد چقدر است؟ با این حال، در مقایسه با تبلیغات AdWords، اندازه گیری میزان سودآوری یک کمپین بازاریابی محتوا دشوارتر است.
بنابراین، اولین قدم برای تبدیل شدن، تعیین اهدافتان است. آیا در وب سایت شرکت خود وبلاگ دارید؟ اگر چنین است، پس هدف شما ممکن است جذب بازدیدکنندگان بیشتر به سایت شما باشد. محتوای سایت شما همچنین میتواند به منظور آسانتر یافتن شما در گوگل باشد. و به عنوان یک هدف ثانویه، ممکن است تصمیم بگیرید که می خواهید بازدیدکنندگان را برای حداقل 30 ثانیه در یک صفحه خاص نگه دارید.
ظهور نرمافزار اتوماسیون بازاریابی باعث میشود که تبدیلها آسانتر از همیشه شود. همه چیز در مورد استفاده از محتوا به روشی ساختاریافته و قابل اندازه گیری است. محتوا فروش شما را افزایش می دهد همانطور که روغن موتور موتور را به خوبی کار می کند.
محتوا سرنخ ها را به قیف شما می کشد، به آنها کمک می کند تا محصولات و خدمات مورد نیاز خود را کشف و بررسی کنند. این در نهایت منجر به تبدیل می شود. در هر مرحله از قیف باید از محتوای جداگانه استفاده کنید. اما یک چیز غیرقابل اندازه گیری باقی می ماند: تأثیر خلاقیت بر گروه های هدف شما.
مهمتر از همه، محتوای شما باید لذت بخش باشد، وفاداری ایجاد کند و تأثیر بگذارد.