معادله اصالت: پیمایش کیفیت تولید در ویدیوهای شبکههای اجتماعی
در بازاریابی، محتوای ویدیویی همواره به عنوان عنصر برجسته استراتژیهای محتوای مؤثر خودنمایی میکند. با تلاش برندها برای ایجاد ارتباطی واقعی با مخاطبان خود، آنها با چالش همسو شدن با حجم بالای مصرفکنندگانی که اصالت را عامل کلیدی در تصمیمگیری وفاداری به برند میدانند، دست و پنجه نرم میکنند.
اشتباهی که ما بهعنوان آژانس اجتماعی اسپارک آنچه میبینید، اصالت است که با ویدیوهای بدون فیلمنامه و محتوای کمهزینه اشتباه گرفته میشود، در حالی که اغلب، این اصلاً برای برند اصیل نیست. با این حال، هنگامی که پیشنهاد میشود 60 درصد از مصرفکنندگان محتوای اصیل را به محتوای صیقلی ترجیح میدهند، تعجبی ندارد که صنعت خلاقیت معتقد است محتوای اصیل و صیقلی دو چیز متضادند.
این نوشتهی وبلاگی به بررسی تعامل میان اصالت و کیفیت تولید میپردازد. آیا برندها میتوانند بدون فدا کردن استانداردهای بالای بصری و شنیداری که مخاطبان انتظار دارند، ماهیت واقعی خود را حفظ کنند؟ با بررسی چگونگی همزیستی هماهنگ اصالت و کیفیت در فضای بازاریابی دیجیتال، خواهیم دید که برندها میتوانند بدون به خطر انداختن ارائه اصیل، خواستههای مصرفکنندگان برای واقعیگرایی را برآورده کنند.
در دنیای امروز، طراحی سایت وردپرس و خدمات سئو وردپرس به برندها این امکان را میدهد که ویدیوهای شبکههای اجتماعی خود را با کیفیتی منحصر به فرد نمایش دهند. این ویدیوها باید به گونهای تولید شوند که هم جذابیت داشته باشند و هم با استراتژیهای دیجیتال مانند بهینهسازی و تحلیل دادهها، به مخاطبان هدف دست یابند.
چرا ویدیو اینقدر مهم شده است؟
به طور خلاصه، محتوای ویدئویی توانایی بینظیری در جذب مخاطب، انتقال پیام با وضوح و ایجاد ارتباط احساسی دارد که تصاویر و متن ثابت به سختی میتوانند به آن دست یابند. در نهایت، محبوبیت برندها در تولید ویدئو به توانایی محتوا در ارتقای روایت برند و جلب توجه مخاطبان بستگی دارد… اما فقط زمانی که درست انجام شود.
اصالت: فراتر از یک اصطلاح مد روز
در جستجوی ارتباط، اصطلاح «اصالت» به کلمهای پرکاربرد در میان تیمهای خلاق تبدیل شده است که توسط برندهایی که مشتاقانه خواهان ارتباط واقعی با مخاطبان خود هستند، حمایت میشود. برای مصرفکننده، اصالت به معنای شفافیت، ارتباطپذیری و اعتمادپذیری است؛ عناصرى که تقاضا برای آنها در بازارهای اشباعشدهی مستقیم به مصرفکننده، روز به روز بیشتر میشود.
اما برای بسیاری از برندهای قدیمی و خانگی، تلاش برای اصالت، چالشهای خاص خود را به همراه دارد؛ بهویژه این باور اشتباه که کیفیت تولید ویدیو باید قربانی شود. در حالی که تولید باکیفیت مزایای خود را دارد، ذاتاً به معنای فقدان اصالت نیست؛ تعادل در ارتباط و همخوانی محتوای ویدیو با مخاطب هدف نهفته است، صرف نظر از سطح تولید.
لندروور دیفندر نماد برندی است که به ارزشهای اصلی خود یعنی ماجراجویی و کاوش وفادار مانده است. با درک عمیق از این موضوع که محتوای جذاب و باکیفیت، دروازهای برای همراهی مخاطبان با آنها در سفر به ناشناختههاست، لندروور در خلق محتوای باکیفیتی که با روحیه ماجراجویی طنینانداز میشود، مهارت یافته است. تعادل ماهرانهی آنها در نمایش دراماتیک داستانها، اصیل و همسو با هویت برندشان است. با این حال، همچنان شاهد استفادهی آنها از ویدیوهای خامتر و با تولید پایینتر برای نقدهای اینفلوئنسرها هستیم. این تنوع در محتوا نشان از مهارت آنها در شناسایی فرمت مناسب برای هر روایت دارد و تضمین میکند که پیامرسانی آنها نه تنها مخاطب را جذب میکند، بلکه با مأموریت و انتظارات مخاطبان نیز همسو است.
سوء تفاهم اصالت
راه رسیدن به اصالت اغلب اشتباه فهمیده میشود؛ برخی از برندها آن را با کاهش عمدی کیفیت تولید برابر میدانند. تلاش برای اصالت، الزاماً به معنای «رقابت برای پایینترین سطح» در کیفیت تولید نیست. تأکید بیش از حد بر ظاهرسازی اصالت، به طور متناقضی میتواند به از دست رفتن اصالت واقعی منجر شود و تلاشهای برند را مصنوعی و اجباری جلوه دهد.
اصالت واقعی به معنای نمایش ارزشها و هویت برند است، نه صرفاً انتخاب کیفیت پایین تولید به خاطر ایجاد ارتباط. در مواردی برندها تلاش کردهاند با تصویری «خام» به نظر اصیلتر بیایند، اما به هدف نرسیدهاند چون محتوا با ارزشهای اصلی برند یا انتظارات مخاطبان همخوانی نداشته است. اصالت باید ریشه در اصالت، داستانگویی و سادگی داشته باشد و شخصیت واقعی برند را به شکلی جذاب و تأثیرگذار نشان دهد. برای برخی از برندها، این به معنای محتوای با کیفیت بالایی است که صدای واقعی شرکت را به نمایش میگذارد.
آیا اصالت قابل سنجش است؟
در تولید محتوای ویدئویی، حفظ تعادل ظریف بین اصالت و کیفیت تولید امری طبیعی است و هم سازندگان و هم مشتریان ممکن است از امکان سنجش اصالت بپرسند. اندازهگیری اصالت دشوار است زیرا به معنای نشان دادن برندها با همان صورتی که هستند و به اشتراک گذاشتن ارزشهای واقعی آنها به شکلی تاثیرگذار است. گرچه معیار مشخصی برای سنجش اصالت وجود ندارد، اما بازخورد مخاطبان – نظرات، اشتراکگذاریها، تعاملات و واکنش رسانهها – بهعنوان معیاری واقعی عمل میکند.
تبلیغ جنجالی کندال جنر و پپسی را در نظر بگیرید که بسیاری آن را اشتباهی آشکار میدانند، با این حال از چندین مرحلهی تایید عبور کرد. اما اگر پپسی قبل از انتشار، نظر افراد خارج از سازمان را جویا میشد، شاید میتوانست از فاجعهی برندینگ بعدی جلوگیری کند. در آن زمان، نه پپسی و نه کندال جنر جایگاه و اعتباری نداشتند که چنین بیانیهی سیاسی را در فضای حاکم بر گفتگوی نژادی ارائه دهند؛ این تبلیغ برای هر دو، فاقد اصالت بود. بنابراین، اگرچه اصالت بهطور کامل قابل اندازهگیری نیست، اما مشورت و گرفتن بازخورد قبل از انتشار هرگز ضرری ندارد.
انتظارات مخاطب و هنجارهای پلتفرم
درک مخاطب و هنجارهای بستر انتشار برای یافتن تعادل مناسب بین اصالت و کیفیت تولید بسیار مهم است. برخی از انواع محتوا مانند محتوای تولیدشده توسط کاربر ویدئوهای پرسش و پاسخ، آموزش و نمایش محصول، به طور طبیعی اصالت را منتقل کرده و به طور قابل توجهی به افزایش ارتباط و اعتمادپذیری برند کمک میکنند. این فرمتها با انتظار مخاطبان برای محتوای واقعی، آموزنده و جذاب همسو هستند. برعکس، زمینهها و پلتفرمهایی وجود دارند که در آنها کیفیت بالای تولید نه تنها مورد انتظار است، بلکه ضروری نیز میباشد.
انتخاب پلتفرم، نقش بسیار مهمی در تعیین سطح مناسب کیفیت تولید دارد. مثلاً پلتفرمهایی مثل اینستاگرام و یوتیوب به دلیل انتظارات کاربران و ماهیت خودشان، ممکن است به ارزشهای تولیدی بالاتری نیاز داشته باشند، در حالی که تیکتاک بر اساس خودانگیختگی و اصالت رشد میکند و اغلب از زیباییشناسی تولید پایینتر استقبال میکند.
اینفلوئنسرها نیز نقش بسیار مهمی در این اکوسیستم ایفا میکنند؛ آنها اغلب پل ارتباطی بین برند و مخاطبان هستند و در عین حفظ اصالت، کیفیت تولید محتوا را هم بهگونهای حفظ میکنند که با هنجارهای پلتفرم و انتظارات مخاطبان همخوانی داشته باشد. اینفلوئنسرها با توجه به برند شخصی و ارتباطشان با دنبالکنندگان، میتوانند اصالت دیجیتال محتوای برندسازیشده، مشروط به همراستا بودن ارزشهای اینفلوئنسر با ارزشهای برند. این همافزایی میان اصالت اینفلوئنسر و پیام برند میتواند محتوای جذابی تولید کند که با مخاطبان ارتباط عمیقی برقرار میکند.
سخنان پایانی
یافتن تعادل هماهنگ بین اصالت و کیفیت تولید در ویدیوهای شبکههای اجتماعی، مهمتر از انتخاب یکی بر دیگری است؛ تعادلی که با هویت، ارزشها و انتظارات مخاطبان برند شما همسو باشد. حاکمیت ویدیو در بازاریابی دیجیتال پایدار است. بدیهی است که دستیابی به اصالت واقعی، نیازمند استراتژی ظریفی است که درک و همسو شدن با انتظارات مخاطبان و هنجارهای پلتفرم را شامل میشود. اگرچه بحث پیرامون کیفیت تولید و اصالت همچنان ادامه دارد، اما ذات محتوای ارزشمند و واقعی از اهمیت بالایی برخوردار است.
برندهایی که در هنر داستانسرایی اصیل مهارت دارند، صرف نظر از سطح تولید، همانهایی هستند که ارتباط عمیقتری با مخاطبان خود برقرار میکنند و در دنیای دیجیتال به موفقیت پایدار دست مییابند.