به پادکست «پِرس ذیس» خوش آمدید؛ پادکستی که بینشهای ارزشمند و نکات عملی برای پیمودن دنیای همیشه در حال تغییر وردپرس ارائه میدهد.
در این قسمت، مجری برنامه، برایان گاردنر، و رایان بریسی، مدیر تجربه کاربری وب در… ملودی دوم کاوش در دسترسپذیری در طراحی وب، توضیح ماهیت آن و ردّ شایعات رایج دربارهاش.
لینکها با دایره قرمز، همیشه به رنگ قرمز تیره (#ea404d) نمایش داده میشوند و زیر آنها خط کشیده نمیشود.
با قدرت دایره قرمز
برایان گاردنرسلام به همه. خوش اومدید به پادکست پرس دِیس. من مجری برنامه، برایان گاردنر، مدافع وردپرس هستم. موتور WP و از برنامهی امروز هیجانزدهام. من و رایان چند بار، حتی چند سال پیش، با هم ارتباط داشتیم. من از ویرایشگر بلوک به آژانسی که او در آن کار میکند، رفتم. اما معرفی میکنم رایان بریسی مدیر تجربه کاربری وب ملودی دوم رایان، خوش آمدی به برنامه. از نیوجرسی.
رایان بریسیممنون، برایان. خوشحالم که اینجا هستم.
برایان گاردنرجالب است که چقدر افراد از طریق کانالهای مختلف در وردپرس با هم ارتباط برقرار میکنند. بله، همه ما وردپرس را دوست داریم، اما گاهی اوقات جنبههای خاصی از طراحی وب یا افراد مرتبط با وردپرس را به هم نزدیک میکند. در این مورد خاص هم همین اتفاق در این برنامه افتاد. اما قبل از اینکه وارد بحث دسترسیپذیری شویم، اجازه دهید چند لحظهای راجع به «ملودی دوم» و نقش شما در آن صحبت کنیم. شاید حتی قبل از آن، بگویید چگونه وارد دنیای وردپرس شدید تا زمینه را برای بحثی که قرار است داشته باشیم، آماده کنیم.
رایان بریسیمطمئناً. همانطور که اشاره کردید، من رایان بریسی هستم. مدیر وب و تجربه کاربری در شرکت سکند ملودی هستم. ما یک استودیوی برندینگ در نیوجرسی هستیم، اما بهطور کامل از راه دور کار میکنیم، بنابراین تیمی پراکنده داریم، اما دفتر مرکزی ما در نیوجرسی است.
آژانس ما هر آنچه یک برند نیاز دارد را ارائه میدهد؛ حتی اگر هنوز نامی نداشته باشید، ما میتوانیم نام و لوگو برای شما طراحی کنیم، برندتان را توسعه دهیم و ستونهای پیامرسانی را تعیین کنیم تا به برندتان هویت ببخشیم. همچنین، طراحی تبلیغات، بازاریابی در شبکههای اجتماعی و هر آنچه مربوط به وب است (از استراتژی و طراحی تا ساخت وبسایت) را برایتان انجام میدهیم. بنابراین در هر مرحله از مسیر توسعه برندتان، میتوانیم به شما کمک کنیم؛ چه به همه خدمات نیاز داشته باشید و چه فقط به بخشی از آنها.
من هم مثل تو، برایان، کارم را بهعنوان طراح شروع کردم و هنوز هم خودم را بیشتر یک طراح میدانم، حتی اگر تقریباً تمام وقت به توسعه مشغول باشم. اما وارد طراحی وب شدم؛ شروع کردم به تحقیق درباره اجزای رابط کاربری، طراحی برای کاربری آسان، و طراحی چیزهایی که کدنویسی آنها برای توسعهدهندگان راحت باشد. با همین تحقیقات، کمکم کد نویسی یاد گرفتم تا جایی که خودم شروع به توسعه سایتها کردم و بهطور کامل توسعهدهنده شدم.
آژانسی که در آن کار میکردم، وردپرس محور بود. بنابراین، بهطور طبیعی به سمت وردپرس رفتم، با این جامعه بزرگ آشنا شدم و افرادی مثل شما را ملاقات کردم.
برایان گاردنردر قسمت قبل با ریچ تِیبر صحبت کردم که میدانید الان در اتوماتیک کار میکند. در آن گفتگو شوخی کردیم راجع به تفاوت طراح و برنامهنویس، چون انگار سالها پیش این دو مهارت کاملا جدا بودند. به نظر میرسد حالا، طبق شوخیای که کردیم و آن گفتگو با ریچ، در جمع برنامهنویسان من طراحم و در جمع طراحان من برنامهنویسم و الی آخر.
رایان بریسیبله، دقیقا.
برایان گاردنروقتی از پیشینهی طراحیتان صحبت میکنید، مردم معمولا به طراحی لوگو، رنگها و امثالهم فکر میکنند؛ اما حتی خود طراحی هم تخصصهای مختلفی مثل کاربری، تجربه کاربری، دسترسیپذیری و… دارد که قرار است دربارهشان صحبت کنیم. خوشحالم که در برنامه حضور دارید چون شما فقط کسی نیستید که میتواند پیکسلهای زیبایی روی صفحه بچیند؛ شما این کار را هدفمند و برای همه انجام میدهید. و این دقیقا همان چیزی است که میخواهم به آن بپردازم. از این به عنوان مقدمه استفاده میکنم چون شما در «ملودی دوم» فعالیت دارید و در جاهای دیگری هم مشارکت میکنید. دوست دارید در این مورد صحبت کنید؟
رایان بریسیخیلی دوست دارم؛ انتقال خیلی خوبی بود. بنابراین فکر میکنم شما هم کاملا درست گفتید که موضوع بیشتر از زیبایی ظاهری، قابلیت استفاده است؛ موضوعی که به کارایی آنچه ارائه میدهم مربوط میشود و به خوبی با هدف حضور من در اینجا، روز دسترسی وردپرس، مرتبط است. من سرپرست تیم سخنرانان هستم. بنابراین، امسال مسئولیت من هماهنگی با سخنرانان، ارزیابی آثار ارسالی و تنظیم برنامه بوده است.
ما یک سازمان غیرانتفاعی هستیم و سالی یک بار رویداد جهانی ۲۴ ساعتهای برگزار میکنیم که به ترویج و آموزش دسترسی به وبسایتها با تمرکز بر وردپرس اختصاص دارد. از آنجایی که کنفرانس بینالمللی است، کاملا آنلاین برگزار میشود و به مدت ۲۴ ساعت ادامه دارد، بهطوری که هر ساعت یک جلسه آغاز میشود.
سخنرانانی از سراسر دنیا داریم که در زمینههای مختلفی صحبت میکنند. از مباحث بسیار پیشرفته برای توسعهدهندگان تا صحبتهای طراحان و مباحث حقوقی پیرامون دسترسی امروز، و دسترسی برای نویسندگان محتوا. بنابراین سعی میکنیم تمام جنبههای دسترسی و سطوح مهارت شما را پوشش دهیم.
اگر برای اولین بار است که در مورد دسترسی وب میشنوید، الان دربارهاش صحبت میکنیم. چیزی برای شما داریم. اگر هم متخصص هستید و سالها در این زمینه کار کردهاید، باز هم چیزی برای شما داریم. هدف ما آموزش و برجستهسازی بحث دسترسی و آموزش ساخت وبسایتهایی قابل استفاده برای همه افراد دنیا، صرف نظر از تواناییهایشان است.
برایان گاردنربنابراین عمیقتر به این جمله میپردازیم، چون فکر میکنم دربارهٔ دسترسیپذیری، از جمله اینکه چیست و برای چه کسانی است، افسانههایی وجود دارد. اما یک نکته را میپذیرم: امبر هندز از شرکت اکوالایز دیجیتال با ما همکاری داشته است. او در جنبش دسترسیپذیری وردپرس فعال است، پادکستی دارد و محصولاتی را ارائه میدهد.
احتمالا سه یا چهار سال پیش بود که شروع کردم به پرسیدن اینکه دسترسیپذیری چیست و چرا باید برای من مهم باشد. راستش، بهعنوان فردی که در حوزه محصول کار میکنم، مسئولیت زیادی در قبال چیزهایی که ارائه کردهام احساس میکنم، و شروع کردم به این فکر که خب، هر کاری که میکنم، ظاهرش خوب است، کدش هم درست نوشته شده، و بهخوبی اجرا میشود و سرعتش در گوگل هم بالاست. اما دسترسیپذیری نوعی… (و کلمهی تابو را به کار نمیبرم چون نیست).
کلمه دقیقی نیست، اما گاهی این حس را میدهد که یکی از آن چیزهایی است که مردم دوست ندارند دربارهاش صحبت کنند. چون بیشترشان آن را نمیفهمند، یا بیشترشان نمیخواهند زحمت اضافی بکشند، یا از نظر آنها جنبه ظاهری یا سرگرمکنندهای ندارد که این درست نیست. بنابراین، من آمبر را به جلسه حالت ساخت دعوت کردم. و حتی قبل از آن، از او خواستم در تماس تلفنی شرکت کند و به من کمک کند تا در سطح بالایی درک خودم را از قابلیت دسترسی بالا ببرم.
او به من دسترسی به افزونهی بررسی دسترسی حرفهای خود را داد. من این افزونه را روی چند وبسایت و محصولی که روی آنها کار میکردم اجرا کردم. این تجربه چشمگشا بود، چون سطوح مختلفی از دسترسی وجود دارد، اما چیزی شبیه قانون ۸۰-۲۰ است. با کمی دانش، با صرف ۲۰ درصد از زمانتان میتوانید ۸۰ درصد از مشکلات موجود را حل کنید. و من شروع کردم، و دربارهی این هم صحبت خواهیم کرد.
اول از همه سراغ قابلیت دسترسی رفتم، ابزار بررسی تضاد رنگ، درسته؟ مثلا متن روی پسزمینه، خیلی روش وسواس داشتم و اصرار کردم که سیاست بررسی تضاد رنگ وردپرس بشه. از اینکه میبینم تمهایی که توی دایرکتوری قرار میگیرن، از روی اسکرینشاتها معلومه که قابلیت دسترسی رو ندارن، کلافه میشم. شاید یه زمانی سعی کنم عضو تیم بررسی تمها بشم. چون خیلی روی این موضوع حساس هستم.
خیلی از چیزها به طرز فجیعی شکست میخورند. شاید همین موضوع انگیزه من برای کمک به بهبود دسترسیپذیری باشد. اما بیایید از ابتدا شروع کنیم و در مورد مبانی دسترسیپذیری برای افراد عادی یا کسانی که میخواهند اساس آن را بفهمند صحبت کنیم. میتوانید کمی درباره دسترسیپذیری وب و اهمیت آن توضیح دهید؟
رایان بریسیبله. آمبر هندز یکی از اعضای هیئت مدیره ما برای روز دسترسی است. پس این معرفی مناسبی بود. در سادهترین سطح، دسترسی وب فقط این ایده است که همه باید بتوانند به اطلاعات آنلاین دسترسی داشته باشند. همین. فقط شما، بهعنوان یک انسان که در اینترنت جستجو میکنید، نباید در دسترسی به آن اطلاعات، صرف نظر از وضعیتی که دارید، چه فردی با معلولیت باشید یا نه، مشکلی داشته باشید. بنابراین ما سعی میکنیم، و شما ابزار بررسی کنتراست را مطرح کردید، که نقطه شروع خوبی است. این فقط تضمین میکند که اگر متنی روی رنگ پسزمینه داشته باشم، متن سبز نئونی را روی پسزمینه زرد نئونی قرار ندهم. فردی با بینایی کم نمیتواند آن را ببیند. هیچکس نمیتواند آن را ببیند.
برایان گاردنرولی قشنگه که. یعنی مهم همینه، نه؟ و این چیزیه که من به دست آوردم. خب، قشنگه دیگه. مهم نیست که از فیلتر رد نشه. ظاهر اون رو دوست دارم؛ این یه بهانه ی مسخرست.
رایان بریسیدرست است؟ و این چیزی است که اغلب میشنویم. و چیزهای دیگری هم هست. پس مطمئن شوید که متن روی آن زمینه به وضوح خوانده میشود. من مثالی افراطی زدم، اما چیزهایی مثل سفید روی آبی متوسط یا تیره، کسی که مشکل بینایی ندارد فکر میکند قابل خواندن است؛ من خودم میتوانم آن را کاملا بخوانم، خوب است. اگر کنتراست را بررسی کنید، من خیلی پایینتر از حد مورد نیاز هستم. احتمالا بخش بزرگی از مخاطبانم حتی نمیتوانند این متن را بخوانند.
همچنین، فقط استفاده از مؤلفههای رابط کاربری بهصورت منطقی اهمیت دارد. شما از آنها بهدرستی استفاده میکنید؛ بنابراین اگر کاربری نابینا باشد یا به شیوهی معمول در وبگردی نکند (و از اصطلاح «معمول» استفاده میکنم چون کاربر معمولی وجود ندارد، اما آنچه را که معمول میدانیم، استفاده از رابطهای اشاره و کلیک مانند ماوس یا ترکپد است)، یا اگر کاربری دارای ناتوانی شناختی باشد و با کیبورد در حال پیمایش باشد، مشکلی پیش نمیآید. اما اگر از مؤلفههای رابط کاربری بهدرستی استفاده نکنید، ممکن است پیمایش وبسایت برای چنین کاربری غیرممکن شود. اگر ساختار عنوانهای شما نادرست باشد و کاربر نابینایی با استفاده از صفحهخوان به سایت شما بیاید، ممکن است نتواند محتوای شما را بهترتیب صحیح بخواند یا بهسرعت در سایت شما پیمایش کند.
همین موضوع در مورد قرار دادن ویدیو در سایتتان صدق میکند؛ اگر کسی با اختلال شنوایی بخواهد ویدیوی شما را ببیند اما زیرنویس یا رونوشت نداشته باشد، نمیتواند از محتوای آن استفاده کند. در نهایت، هدف این است که اطمینان حاصل کنید هر کسی که از سایت شما بازدید میکند، صرف نظر از تواناییهایش، میتواند به محتوای شما دسترسی داشته باشد.
برایان گاردنریکی از چیزهایی که به خاطر آن محکوم میشوم، حتی اگر از آزمون کنتراست هم عبور کند (هرچند این کمی خارج از بحث اصلی است، اما میخواهم به آن اشاره کنم چون خودم مرتکب این اشتباه میشوم و میخواهم از آن دفاع کنم، اما نمیخواهم بیاحترامی یا بیملاحظگی کنم)، استفاده از رنگهای سیاه و سفید با کمی رنگ است؛ من ذاتاً مینیمالیست هستم. پس ذهنم میگوید از سیاه خالص (#000) روی سفید خالص (#FFF) یا برعکس استفاده کنم. احتمالا استفاده از متن سفید روی پسزمینه سیاه خالص بدتر است. اما سالی گوئچ توجه من را به چیزی به نام خستگی چشم دیجیتال جلب کرد. در این حالت، ممکن است فکر کنید سیاه و سفید بیشترین کنتراست را دارد، اما اگر در گوگل جستجو کنید (من خودم هم این کار را بهطور گسترده انجام دادهام)، متوجه خواهید شد که عنصری در آن وجود دارد که نرخ تبدیل را کاهش میدهد.
بنابراین، خستگی چشم دیجیتالی مجموعهای از مشکلات بینایی است که در اثر استفاده طولانی مدت از صفحه نمایش ایجاد میشود. برخی افراد در دیدن مشکل دارند. پس بهتر است طراحی سادهای داشته باشیم. تیلویند در استفاده از خاکستری تیره عملکرد بسیار خوبی دارد.
اما این موضوعی حقیقی است و وجود دارد، فعلا وارد جنبه حقوقی آن نمیشویم، اما در نیمه دوم برنامه در موردش صحبت خواهیم کرد.
رایان بریسیبله، نکتهی خوبی را مطرح کردید. ما خیلی روی کنتراست پایین تمرکز میکنیم، اما کاملاً درست میگویید. کنتراست بیش از حد هم وجود دارد.
برایان گاردنرشاید چند دقیقهای وقت بگذاریم و در مورد این موضوع صحبت کنیم که چرا یک فریلنسر، سازندهی محصول، صاحب آژانس یا هر کسی که چیزی را برای دیگران در وب میسازد، باید به مقولهی دسترسیپذیری توجه کند یا حداقل کمی در این مورد مطالعه داشته باشد و چه نکاتی را در نظر بگیرد و چرا دسترسیپذیری مهم است؟ این چیزی است که میخواهم بدانم.
رایان بریسیدرست میگویید، بسیاری این را کاری تابو میدانند، پس چرا باید به آن اهمیت بدهم؟ چرا باید باعث شود کار زشتتر به نظر برسد؟ این کار اضافی زیادی است. بهخصوص برای فریلنسری که ممکن است به اندازهی یک آژانس دستمزد نگیرد، این کار اضافی زیادی به نظر میرسد و من حاشیهی سود کمی دارم. پس چرا باید وقت خود را صرف این کار کنم؟ این سوال خوبی است، چون باید وقتتان را صرفش کنید. بعدا بیشتر توضیح میدهم، اما کار اضافی زیادی نیست. کمی فکر اولیه میخواهد، اما وقتی بفهمید چه کار باید بکنید، کار اضافی زیادی نیست.
به لحاظ اخلاقی وظیفه داریم اطمینان حاصل کنیم که محصولات ما برای هیچکس غیرقابل دسترس نیست. این کار درست است، فارغ از جنبههای دیگر. البته این یک دلیل مهم است و شاید یکی از مهمترین دلایل برای کسانی باشد که در مورد صرف وقت یا هزینه در این زمینه تردید دارند: در کشور ما و بسیاری از کشورهای دیگر، دسترسیپذیر کردن سایت برای همه الزامی قانونی است. پس جنبه قانونی هم دارد، اما من ترجیح میدهم روی جنبه اخلاقی آن تمرکز کنم؛ درست است که هر چیزی را که ارائه میدهیم، هر کسی که با آن مواجه میشود بتواند از آن استفاده کند و اطلاعات را دریافت نماید.
علاوه بر اینکه کار درستی است، از جهات بسیاری به سایت شما کمک میکند. سایتی که قابل دسترسی باشد، فقط برای کاربران دارای معلولیت قابل استفاده نیست، بلکه دسترسی به آن برای همه آسانتر میشود. بنابراین، دوباره به نکتهی استفاده صحیح از اجزای رابط کاربری برمیگردم.
بله، این تضمین میکند که هر کسی از هر وسیلهی ناوبری، صفحهکلید، ماوس، ترکپد یا هر وسیلهی دیگری استفاده کند، میتواند از آن ورودیها استفاده کند. همچنین استفاده از این ابزارها را برای هر بازدیدکنندهای از سایت شما بسیار آسانتر میکند. علاوه بر این، باعث میشود سایت شما آسانتر حفظ شود و توسط موتورهای جستجو راحتتر اسکن شود. زیرا اگر به آن فکر کنید، گوگل یا هر ربات موتور جستجوی دیگری کاربری نابینا محسوب میشود. بنابراین، داشتن نشانهگذاری صحیح در DOM و ساختار عنوان صحیح، خواندن صفحات شما را برای آن رباتها بسیار آسانتر میکند و رتبهی سئو شما را افزایش میدهد. در کل، همانطور که گفتم، شما کار درستی انجام میدهید و در عین حال، فقط قابلیت استفاده از سایت خود را برای تمام کاربران خود بهبود میبخشید و محصولی را ارائه میدهید که نه تنها تجربهی کاربری بهتری دارد، بلکه برای جستجو نیز بهتر است.
برایان گاردنراز کلمه فراگیر استفاده میکنم چون کمی معنی را تغییر میدهد و شنیدنش برای مردم کمی کمتر ترسناک است. میخواهم یک داستان کوتاه تعریف کنم. من اغلب در تفکرم ساده لوح و لجوجم؛ نظر شخصیام را زیاد میگویم. راحت به نتیجهگیری میرسم و بر اساس هر چیزی نظر میدهم. ما حداقل سالی یک بار به دیزنیلند میرویم؛ چندین بار آنجا بودهایم. یکی از چیزهایی که دیزنی دارد، سیستم حمل و نقل آن است. اتوبوسها مسافران را از هتلها به پارکها و جاهای دیگر میبرند. هر اتوبوس فضایی برای دو وسیله نقلیه موتوری دارد.
بار اول که رفتیم، همه هیجانزده بودیم. وقت کم داشتیم و میخواستیم به پارک برسیم. وارد صف پادشاهی جادویی شدیم. در انتهای صف، درست موقعی که آماده سوار شدن به اتوبوس میشدیم، ناگهان یک اسکوتر موتوری رسید و من کلافه شدم. چرا؟ چون میدانستم چه معنایی دارد. یعنی قبل از اینکه کسی سوار اتوبوس شود، راننده باید پیاده میشد، اتوبوس را پایین میآورد، سکوی فرود را باز میکرد، رانندهی اسکوتر باید با اسکوترش بالا میآمد و بعد آنها باید اسکوتر را به اتوبوس وصل میکردند و کلی کار دیگر انجام میدادند.
این قرار بود وقت زیادی از من بگیرد. من در مورد وقتم خودخواه شدم تا اینکه به پارک رسیدیم و همه پیاده شدیم. سپس، او پیاده شد و با خانوادهاش صحبت کرد. نوهاش بازوی این زن صندلی چرخدار را گرفته بود و با هم به سمت ورودی میرفتند. او رانندگی میکرد و بچه با خوشحالی کنارش میدوید.
همون موقع به ذهنم رسید. به خودم گفتم خدایا، این آدم چطور به دنیای جادویی میرسید، اگر غیر از این بود؟ اگه دیزنی سیستم حمل و نقلش رو برای همه، از جمله افرادی مثل اون که معلولیت داشتن و نمیتونستن راه برن، قابل دسترس میکرد. اون روز یکی از اون روزایی بود که انگار همه چیز برام سرجاش افتاد.
این دقیقا یکسان نیست، اما تصور کنید کسی به سایت شما میآید و به ایستگاه اتوبوس میرسد، اما راهی برای رفتن به صفحه فروش یا حتی «فرمانروایی جادویی» (به طور کلی) ندارد. اگر وسیلهای برای رسیدن به آن نقطه وجود نداشته باشد، شما فراگیر عمل نکردهاید. این چند سال پیش بود و حالا به بحث دسترسی وب میرسیم. موضوع کمی فرق میکند، اما حس مشابهی دارد.
رایان بریسیبله، من هم این داستان را دوست دارم چون حس میکنم مردم، بهخصوص با ظهور اینترنت چند سال پیش، به وب دسترسی را چیز جدیدی میدانند. اما این نشان میدهد که نه، وب دسترسی همه جا هست، در دنیای اطراف ماست. درست مثل این که شما خانهای بدون در ورودی نمیسازید، نباید وبسایتی بسازید بدون این که به چگونگی دسترسی مردم به آن فکر کنید. همیشه از شنیدن داستانهایی درباره وب دسترسی در دنیا لذت بردهام.
برایان گاردنرپنج یا شش سال پیش، همسرم موقع دویدن آسیب دید و در حالی که سفر دیزنیلندمان برنامهریزی شده بود، نتوانست راه برود. مجبور بود از عصا استفاده کند. این اتفاق دوباره تأیید کرد که ما هم به آن دسته از آدمهایی تبدیل شدهایم که با وسیله نقلیه موتوری همسرم، خانواده دیگری را در اتوبوس معطل میکنند. خلاصه اینکه، ماجرا به نقطه آغازش برگشت و این اتفاقیست که برای خیلیها پیش میآید.
شامل بودن برای همه افراد، کار درستی است. بیایید بحث را تغییر دهیم. هفته گذشته در تماس تلفنیمان در مورد باورهای غلط رایج درباره دسترسیپذیری صحبت کردیم. اینها چیزهایی هستند که مردم فکر میکنند درست هستند اما لزوماً درست نیستند و در واقع ممکن است دقیقاً برعکس چیزی باشند که فکر میکنند. پس، باور غلط اول (و برخی از این باورها ممکن است خندهدار به نظر برسند، اما بسیار واقعی هستند و حتی برای من در مکالمات یا پروژههایی که در آنها شرکت داشتهام اتفاق افتادهاند) این است: افراد دارای معلولیت فقط به دنبال شکایت از وبسایتهای غیرقابل دسترسی هستند. میخواهید در مورد این موضوع صحبت کنیم؟
رایان بریسیبله، این چیزیه که زیاد میشنوم. با شرکتهای بزرگ زیادی کار میکنم که خیلیهاشون دپارتمان حقوقی داخلی دارن. این موضوع برای خیلی از این افراد هم تازگی داره. پس اونا وقتی تازه در مورد وب دسترسی شنیدن، به ما مراجعه میکنن. شما از این موضوع شنیدید؟ قراره چه اتفاقی بیفته؟ سایت ما مشکلی نداره؟ قراره شکایت بشیم؟ چطور مطمئن بشیم که شکایت نمیشیم؟ پس همیشه این تماسها یه جورایی مضطربانه هستن، اما من تازه در موردش شنیدم. این چیه؟
من چه کار باید بکنم؟ من همیشه دوست دارم یک قدم عقب بردارم. همانطور که گفتید، این یک افسانه بزرگ است. هیچکس به خاطر داشتن وبسایتی که قابل دسترسی نیست، قصد شکایت از شما را ندارد. و این ترس بزرگی است که مردم دارند. اگر این کار را نکنم، در درجه اول ریسک قانونی انگیزه دسترسی یا شمول هنگام طراحی و ساخت سایت من است.
مراد این است که وقتی افراد دارای معلولیت در مورد وبسایت شما بازخورد میدهند، قصد حمله ندارند. آنها سعی دارند با هدف کلی بهبود وبسایت شما و بهطور کلی اینترنت برای همه، نظرات سازندهای ارائه دهند. اینطور نیست که افراد در وبسایتهای فرصتطلبانه به دنبال شکایت قضایی باشند. یکی از سادهترین کارهایی که میتوانید برای وبسایت خود انجام دهید (و این را به موکلینم هم میگویم، که ممکن است وبسایتی را از ما به ارث برده باشند؛ حیطه پروژه ما ایجاد وبسایت جدید برای آنهاست) این است که به وبسایت قدیمی نگاه کنید. مطمئناً شما هم پشت صحنه برخی وبسایتهای قدیمی به ارث رسیده را دیدهاید.
گاهی کار کردن با آنها آسان نیست. زمانی که برای رساندن چیزی به نقطهای که بتوانید حتی کمک فعالانهای به کسی ارائه دهید، صرف میکنید، کل بودجه شما را از بین میبرد. یکی از سادهترین کارهایی که بهعنوان صاحب وبسایت میتوانید انجام دهید، اگر نگران هستید که سایت شما کمی غیرقابل دسترسی باشد، این است که صفحهای به سایت خود اضافه کنید که راهی برای تماس با شما داشته باشد و در آن بنویسید: ما آگاهیم که ممکن است مشکلاتی در سایت ما وجود داشته باشد. ما تمام تلاش خود را برای قابل دسترسی کردن آن انجام میدهیم.
اگر نکتهای از قلم افتاده یا راهی برای بهبود تجربه شما وجود دارد، میتوانید از این طریق با ما تماس بگیرید. این گام کوچک، مکالمهای را با بازدیدکنندگان سایت شما برقرار میکند. از نظر قانونی هم، بسیاری از دادگاهها چنین اقدامی را نشانۀ تلاش معقول شما برای دسترسیپذیری میدانند و نمیخواهند ببینند که بهطور کامل از آن صرفنظر کردهاید. بنابراین، این اقدام تا حدودی از شما محافظت میکند، بهخصوص اگر بگویید که روی موضوع جدیدی کار میکنید و میدانید ممکن است در این فاصله مشکلاتی وجود داشته باشد، پس لطفاً با ما تماس بگیرید. در این مدت، تا حد امکان تلاش میکنیم که پاسخگوی شما باشیم. و همانطور که گفتم، این برای شما بسیار مفید است؛ زیرا میتوانید با کاربران خود گفتگو کنید و از این طریق تا حدی نیز محافظت میشوید.
برایان گاردنرصفحه دسترسی را به وبسایت خود اضافه کردم. همان چیزی است که شما توضیح دادید. من مصمم هستم که بهطور مداوم قابلیت دسترسی وبسایت خود را بهبود بخشم. همانطور که در پایین آن صفحه توصیه کردید، دسترسی فرآیندی همیشه در حال تغییر است و من برای بهبود مستمر به منظور افزایش دسترسی و کارایی برای همه تلاش میکنم. اگر در استفاده از این سایت با مشکلی مواجه شدید، از بازخورد شما استقبال میکنم و از شما دعوت میکنم با من تماس بگیرید. و دوباره میگویم، اگر بدانید، فکر میکنم نیمی از کار فقط تلاش برای دسترسیپذیر کردن و نشان دادن بیاطلاعی کمتر است. بنابراین، ادامه دهید. قبل از اینکه به افسانه بعدی برسیم، میخواهم اشاره کنم که این مورد در فهرست موارد مورد بحث ما نیست، اما هنگام بحث درباره اولین افسانه به این موضوع فکر میکردم.
رایان بریسیبله، عالی است.
برایان گاردنریکی از باورهای غلط اینه که مردم فکر میکنن این کار به من هزینه اضافه میبره و مجبورم برای این مشتری بیشتر کار کنم. اما شما میتونید، یعنی این یه خبر شوکه کنندهست، این رو به عنوان یه سرویس ارائه بدید که از مردم بابت اون پول بگیرید، چه خودتون یاد بگیرید چطور این کارها رو انجام بدید و اون رو به عنوان هزینه اضافه ارائه بدید، چه با کسی مثل آمبر در ایگوالایز همکاری کنید یا کسی رو استخدام کنید. و بگید: “من میدونم این مهمه. من با افرادی که این کار رو انجام میدن همسو هستم یا باهاشون شراکت دارم و این رو به عنوان یه سرویس ارائه میدم.” یا حتی اگه غیرمستقیم بهشون پیشنهاد بدید که با اون افراد تماس بگیرن. اما لازم نیست این کار به شما هزینه اضافه بده یا به معنای کار بیشتر با دستمزد ثابت باشه. فقط این رو در قیمت هر پروژه ای که روش کار میکنید، لحاظ کنید.
رایان بریسیبله، دقیقا. ما هم همین کار را میکنیم. این مورد را به صورت جداگانه در لیست قیمت نمیآوریم چون نمیخواهیم قابل حذف شدن باشد، اما در هزینه کلی لحاظ شده است. اگر وبسایتی از ما میگیرید، در تمام مراحل ساخت، به جنبهی دسترسیپذیری توجه میکنیم. قیمت و فرآیند ما برای این موضوع تنظیم شدهاند. و همانطور که گفتید، حتی اگر از افراد خارج از شرکت هم استفاده کنیم، اگر به چیزی بیشتر نیاز داشته باشید، با افرادی که در IAP گواهینامه دارند در ارتباط هستیم (البته گواهینامهی CPA CC را کمی اشتباه گفتم). پس اگر شما هم در زمینهی دسترسیپذیری وب گواهینامه دارید، در صورت تمایل به همکاری بیشتر، شما را با چنین فردی آشنا خواهیم کرد. اما همانطور که گفتم، ما این موضوع را در تمام فرآیندهای خود لحاظ میکنیم تا اگر وبسایتی را برای شما میسازیم، دسترسیپذیری در آن مد نظر قرار گیرد.
برایان گاردنرمن این را دوست دارم، حتی تصور خط زدن آن را هم دوست دارم؛ چون اگر کسی آن را بهعنوان هزینهای مثلاً ۱۵۰۰ دلاری ببیند، راحتتر میتواند بگوید: «برای زیبا شدنش، این را کم میکنم و در هزینهها صرفهجویی میکنم.» پس خیلی خوشحالم که شما در سکند ملودی این کار را میکنید. رایان، اجازه بده این را از تو بپرسم: نمیخواهم وبسایت من زشت باشد یا مانع خلاقیت در فرآیندم شود. آیا این یک افسانه است یا واقعیت دارد که مردم این را میگویند؟
رایان بریسیدرسته؟ یه واقعیتِ که مردم میگن. اون افسانه، آره.
برایان گاردنراما این یک تصور غلط است که وبسایتهای غیرقابل دسترسی، زشت هستند. این درست نیست.
رایان بریسینه اصلاً. هر دوی ما ذهن خلاق داریم و هر طراح خلاقی همین را به شما خواهد گفت، اما محدودیتها شما را به طراح بهتری تبدیل میکنند. به شما چیزی میدهد که در چارچوب آن طراحی کنید. بدترین کاری که میتوانید برای یک طراح انجام دهید این است که بدون جهتگیری، یک بوم خالی در اختیارش بگذارید. اگر در دسترسپذیری را به عنوان چیزی دیگر که باید در نظر بگیرید، ببینید، کار آسانتر میشود. شاید در ابتدا نیاز به یادگیری داشته باشد، اما برای کسی مثل من یا اعضای تیمم که چند سالی است این کار را انجام میدهیم، دیگر به آن فکر هم نمیکنیم.
هنگام قرار دادن متن در صفحه، تضاد رنگها را بررسی کنید. تصاویر را پیدا کنید و اگر تصویر تزئینی نیست، متن جایگزین (Alt Text) برای آن تعیین کنید. این کار به مرور عادت میشود. خوش شانس هستم که در آژانسی کار میکنم که تمام مراحل کار را از برندسازی تا انتها انجام میدهد. طراحان برند ما نیز از ابتدا و هنگام انتخاب پالت رنگ، این موضوع را در نظر میگیرند و مطمئن میشوند که رنگها با هم هماهنگ هستند. آنها صفحهای در راهنمای برند ما قرار میدهند که ترکیبهای رنگی مناسب را نشان میدهد. همچنین اطمینان حاصل میکنند که فونتهای انتخابی به راحتی خوانده میشوند؛ یعنی فاصلهی کافی بین حروف وجود دارد تا کلمات به درستی خوانده شوند.
اگر فونت شما حروف کوچک ال، حروف بزرگ آی و عدد یک را به شکلی مشابه نمایش میدهد، شاید بهتر باشد از آن فونت استفاده نکنید. میتوانید از ابتدا کارهای کوچک زیادی انجام دهید تا این موارد به مرور عادی شوند و ظاهر طراحی را هم تحت تاثیر قرار ندهند. وبسایت روز دسترسی وردپرس من را ببینید. روز جهانی دسترسی وب ۲۰۲۴ اگر به آن وبسایت نگاه کنید، به نظر من طراحی بسیار زیبایی دارد و از رنگهای پاستلی زیادی استفاده کرده است؛ چیزی که بسیاری معتقدند با پالت پاستلی امکانپذیر نیست و در عین حال سایتی قابل دسترس هم هست. نظرتان عوض خواهد شد.
برایان گاردنرشما کاملا حق دارید این را بگویید. رنگهای پاستلی با متن سفید جواب نمیدهند. اما در این مورد، ظاهر آن جذاب است. اگر به لوگوی روز دسترسی وردپرس نگاه کنید، میبینید که در بازار، خود بازار، با چندین رنگ پاستلی، از آبی تا نارنجی تا سبز تا صورتی و بنفش، استفاده شده است. این رنگها با متن سیاه یا تیره روی آنها حتی دکمههای فراخوانی به عمل دارند. چون فکر میکنم ذهن ما اینطور است که دکمههای فراخوانی به عمل باید دارای شیب رنگی با متن سفید باشند. و اگر ده سال پیش این کار را میکردید، سایه متن هم داشتیم که، میدانید، چیزهایی است که همه ما دوست داریم فراموش کنیم. با این حال، من شروع به لذت بردن از ایده یک دکمه پاستلی، مانند یک رنگ روشن با متن سیاه، شاید با گذاشتن یک حاشیه سیاه دور آن برای کمک به قاببندی آن، کردهام تا کنتراست آن با رنگ سفید دیده شود، اما یک طراحی وب خوب است.
این من را به مرحلهی قبل از آخرین افسانه میرساند: وردپرس اکنون یک ابزار بررسی تضاد رنگ را در ویرایشگر بلوکی خود دارد. بنابراین اگر مثلاً رنگ پسزمینه در یک گروه، دکمه یا بلوک پاراگراف، خاکستری روشن باشد و بخواهید رنگ متن را به خاکستری تیرهتر تغییر دهید، اما این تغییر، تست را با شکست مواجه کند.
وردپرس اخطاری میدهد که متن خوانا نیست و رنگ آن مناسب نیست. بهتر است رنگ متفاوتی، تیره تر، یا رنگی که با پسزمینه تضاد بیشتری داشته باشد، انتخاب کنید. در واقع، وردپرس با هشدارهایی شما را راهنمایی میکند تا از رایجترین اشتباه کاربران، یعنی عدم تضاد کافی بین رنگ متن و پسزمینه، اجتناب کنید.
همانطور که اشاره کردید، مورد دیگر، متن جایگزین برای تصاویر است. ابتدا فکر میکردم پر کردنشان با کلمات کلیدی برای سئو و گوگل خوب است. با دوستی در این مورد بحث و گفتگو کردیم و به بحث درباره متن جایگزین رسیدیم. وانمود میکردم که میدانم درباره چه صحبت میکنم و میگفتم برای دسترسیپذیری و سئو خوب است. اما او گفت خیلی بیشتر از اینهاست. گفت تصور کن چشمانت را میبندی و به موزه میروی و میگویی روی دیوار یک نقاشی هست، همین.
رایان بریسیبله، این به هیچکس کمکی نمیکند.
برایان گاردنرو گفتم، باشه، آره، نه، این کمکی نمیکنه. اگر میگفتید، ابر، باشه، این هم کمکی نمیکنه، اما با گفتن، خط آسمان شیکاگو با قایقها، خورشید و یک ابر، ناگهان به کسی حداقل کمی کمک میکنید—کسی که نابینا است و هرگز نمیتواند تصویر را واقعا ببیند. شما آن را توصیفیتر میکنید. بنابراین، حتی در موضوعات و محصولات خودم، قبلا میگفتم تصویر نمونه. گفتم، این کمکی نمیکنه. میدانید، یک تصویر نمونه با لوگوی پودر یا چیزی شبیه به آن، حداقل، میدانید، کمی بیشتر و تقریبا مثل یک جمله است. واقعا، میدانید، لازم نیست دیوانه شوید، اما به کسی کمک کنید. از آن به عنوان ابزاری برای پر کردن کلمات کلیدی استفاده نکنید، که گاهی اوقات میتواند نتیجه عکس بدهد.
فقط تصور کن میخواهی تصویری از این چیز روی صفحه در ذهنت بسازی و چشمانت را ببند، چه میبینی؟ چون همین چیزی است که فردی که نقص بینایی دارد نمیبیند و نیاز دارد تو به او بگویی چیست. پس دو چیز داریم: تضاد رنگ متن و پسزمینه و تمام متن روی تصاویر. این خیلی شبیه به نقصهای فوری است که در دسترسپذیری میبینیم. آیا این را هم درست میدانی؟
رایان بریسیهمیشه آن موارد و استفاده ضعیف از ساختار عنوانبندی را میبینم. درست است؟ و چیزی که درباره متن جایگزین (alt text) گفتید جالب بود و کاملا درست است. تصور کنید چشمانتان بسته است و کسی باید تصویر را برایتان توصیف کند. این بهترین روش است. البته کمی ظرافت هم دارد. معیارهای واقعی فقط میگویند که باید تصاویر غیرتزئینی مرتبط با محتوا را تعریف کنید و آنها را در متن توضیح ندهید. اگر مثلا تصویری دارید اما در پاراگراف بعدی آن را توضیح دادهاید، میتوانید برچسب جایگزین را خالی بگذارید. این کار را میکنید چون کسی که نابینا است محتوای تکراری میخواند.
در عین حال، برای کاربری که بینایی دارد، این فقط مکمل است. پس ظرافت کوچکی در کار است، اما اگر نیاز به نوشتن متن جایگزین برای تصاویر دارید، این روش بینظیری است. چطور این را برای کسی که چشمانش بسته است توصیف میکنم؟
برایان گاردنرباشه، هر دو گفتیم که شما و من توسعهدهندهایم در اتاقی پر از طراح. با این اوصاف، افسانه شماره سه این است که مسئولیت دسترسیپذیری صرفاً بر عهده توسعهدهندگان است.
رایان بریسیاینو زیاد میشنوم، مخصوصا وقتی سایتها رو به ارث میبریم؛ آیا اینو قابل دسترسی میکنید؟ یا اگه به مرحلهی توسعه برسیم، اون موقع هم قابل دسترسی میکنید، درسته؟ ما که کار رو انجام دادیم. پس، مثل قبل که گفتم، طراحان برند ما این موارد رو موقع ساخت برند در نظر میگیرن: رنگها و فونتها رو بررسی میکنن.
خوشبختانه، اگر برندی باشد که خودمان توسعه داده باشیم، وقتی به تیم من میرسد، حتی لازم نیست به این موارد فکر کنیم. میدانیم رنگها مناسب هستند. میدانیم فونت مناسب است. نویسندگان محتوا در این زمینه نقش بزرگی دارند. دستورالعملهایی که رعایت و دسترسیپذیری وب را هدایت میکنند، «دستورالعملهای دسترسیپذیری محتوای وب» نام دارند. محتوا درست در همین نام آمده است.
هدف اصلی دسترسیپذیری، ایجاد محتوایی است که کاربران بتوانند به آن دسترسی داشته باشند. محتوای خوب نوشتهشده و سازمانیافته، احتمالا ۸۵ درصد از راه را برای شما هموار میکند. توسعهدهنده دقیقا همان کارهایی را انجام میدهد که پیشتر اشاره شد و اطمینان حاصل میکند که از عناصر تعاملی یا اجزای رابط کاربری به درستی استفاده میکنید. شما آنها را به درستی کدنویسی میکنید تا مطمئن شوید که اگر کسی با نوع متفاوتی از فناوریهای کمکی وارد میشود، آن فناوری حذف نمیشود و به افراد اجازه میدهید با سایت تعامل داشته باشند.
با این حال، مواردی مانند رنگها و محتوا را میتوان از همان مراحل اولیه فرآیند توسط تولیدکنندگان محتوا و برند شما برطرف کرد. طراح شما در این زمینه کار زیادی انجام میدهد. من همیشه میگویم که به عنوان توسعهدهنده در آخرین مرحله، حجم کاری که برای بهبود دسترسیپذیری باید انجام دهم کم است، زیرا پیش از رسیدن کار به من، بخش زیادی از کارها بهطور ایدهآل انجام شده است. همانطور که گفتم، این یکی از مزایای کار در یک آژانس است که در آن همه ما در مورد آن صحبت کردهایم و رویکردی جامع در مورد دسترسیپذیری داشتهایم. با وجود این، این فقط وظیفه توسعهدهنده شما نیست. اگر اینگونه به موضوع نگاه کنید، همیشه در حال عقبگرد و تلاش برای رفع مشکلات خواهید بود، نه اینکه با داشتن رویکردی مبتنی بر دسترسیپذیری از ابتدا، از بروز مشکلات جلوگیری کنید.
برایان گاردنرپس آنها را سه «ث» مینامیم: محتوا، رنگها و کد. شما نمیخواهید توسعهدهندهتان محتوا بنویسد. نمیخواهید توسعهدهندهتان رنگها را انتخاب کند و این کارها را انجام دهد. در اینجا در همه موارد، مسئولیت را به اشتراک میگذاریم. همانطور که اشاره کردید، این فقط کار توسعهدهنده نیست. بنابراین این راهی عالی برای از بین بردن این تصور غلط است که این فقط برای توسعهدهندگان است، چون اینطور نیست، همانطور که شنیدیم. خب، با توجه به زمانی که داریم، بیایید بهطور خلاصه به یکی از دلایل حضورمان اینجا بپردازیم. میخواهیم دسترسیپذیری را در اختیار همه در وردپرس قرار دهیم؛ چه کاربر باشید، چه توسعهدهنده، طراح، تولیدکننده محتوا یا هر کسی که با وردپرس در ارتباط است، دسترسیپذیری از آنچه فکر میکنید، در دسترستر است. از همین جا شروع میکنیم.
بیایید در مورد آن صحبت کنیم. روز دسترسی، همانطور که اشاره کردید، یک رویداد جهانی ۲۴ ساعته است که به ترویج و آموزش دسترسی به وبسایت و بهترین شیوهها برای وبسایتهای وردپرس اختصاص دارد. این رویداد از نهم تا دهم اکتبر به صورت زنده و رایگان پخش میشود. بنابراین، تا زمان پخش این قسمت، هنوز چند هفته فرصت برای ثبتنام وجود دارد. کمی در مورد روز دسترسی صحبت کنید، چه چیزی در انتظار مردم است، شاید یک یا دو جلسه که خودتان ارائه میدهید یا مشتاق شنیدن آن هستید را معرفی کنید.
رایان بریسیمطمئناً. بله، این مقدمهی بسیار مناسبی است، همانطور که برایان گفت. ثبتنام هم اکنون باز است و شرکت در آن رایگان است. ما تلاش زیادی میکنیم تا این کنفرانس را بهصورت رایگان برگزار کنیم. ما یک سازمان غیرانتفاعی تحت پوشش یک سازمان غیرانتفاعی بزرگتر به نام نوبلیتی هستیم. ما داوطلبانه بهعنوان برگزارکننده زمان خود را اختصاص میدهیم، هرچند برای تامین هزینهها، فعالیتهای جمعآوری کمک مالی زیادی انجام میدهیم و به سخنرانان نیز حقالزحمه پرداخت میکنیم.
تمام این تلاشها برای این است که این رویداد را بهصورت رایگان برای شما ارائه دهیم. همانطور که اشاره کردید، این رویداد ۲۴ ساعته و تکمسیره است؛ یعنی سخنرانیها پشت سر هم برگزار میشوند. امسال، ارائه دهندگان از سراسر جهان، از گوشه و کنار ایالات متحده، اروپا، آسیا، آفریقا، کانادا و آمریکای جنوبی در این رویداد حضور دارند.
افرادی از سراسر دنیا با دیدگاههای مختلف در این رویداد شرکت خواهند کرد. آنها تجربیات کاری خود در این حوزه را به اشتراک میگذارند، با یکدیگر همکاری میکنند و تلاش خواهند کرد تا با مشتریان خود در عملیات خود تعامل داشته باشند. امسال سخنرانیهای بسیار عالی داریم و من بسیار هیجانزده هستم. همانطور که گفتم، سرپرستی تیم سخنرانان را بر عهده دارم. بنابراین، تمام سخنرانانی که انتخاب کردهایم و با آنها صحبت و تعامل داشتهام، مانند فرزندان من هستند و من مشتاقانه منتظر بسیاری از سخنرانیها هستم. سخنرانی اصلی امسال در مورد چشمانداز قانونی دسترسی به وب است. همانطور که اشاره شد، جنبه قانونی نیز در این موضوع وجود دارد. بسیاری از قوانین در سال گذشته وضع شدهاند یا در شرف وضع شدن هستند، به ویژه در اروپا، که تأثیر قابل توجهی خواهند داشت.
فکر میکنم مردم کمی نسبت به اتفاقات پیش رو و آنچه در شرف وقوع است، مضطرب شدهاند. بنابراین تصمیم گرفتیم از یک متخصص در این زمینه دعوت کنیم. سخنران اصلی امسال ما، لینی فینگولد است. او یک وکیل حقوق معلولین است که از اوایل دهه نود فعالیت خود را آغاز کرده و از آن زمان تاکنون در زمینه دسترسیپذیری تلاش کرده است. اگر تا به حال از دستگاه خودپردازی که روی کلیدهایش خط بریل دارد استفاده کردهاید، بدانید که او یکی از افرادی است که در تحقق این امر نقش اساسی داشته است.
او سالهاست این کار را انجام میدهد. او در این زمینه متخصص است و عنوان سخنرانیاش «دسترسیپذیری بهعنوان یک حق مدنی، چشمانداز قانونی دسترسی دیجیتال برای جامعه وردپرس» است. او دربارهی قوانین موجود، قوانین جدید در راه، آمادگی برای آنها، معنای این قوانین و چگونگی کمک آنها به افراد دارای معلولیت صحبت خواهد کرد. این سخنرانی اصلی ماست و من فکر میکنم فوقالعاده خواهد بود. خیلی مشتاقانه منتظر آن هستم.
علاوه بر این، جلساتی در مورد موضوعات مختلفی از تولید محتوا تا طراحی و توسعه داریم؛ از مباحث مقدماتی و اولیه مانند دسترسیپذیری تا برنامهنویسی پیشرفته. سخنرانیهایی مانند ترفندهای کوچک CSS و نحوهی کدنویسی برای برنامههای تک صفحهای و همچنین چگونگی تدوین نقشه راه دسترسیپذیری چابک برای تیم توسعهدهندگان خود را ارائه میدهیم. از یکی از سخنرانیها، که به طور خاص به چگونگی رفع مشکلات دسترسیپذیری در وردپرس میپردازد، بسیار هیجانزدهام.
ما بهعنوان توسعهدهندگان وردپرس میدانیم که این سیستم از قالبها، افزونهها و کدهای سفارشی و کدهای افزونه تشکیل شده است. بنابراین ممکن است با خطا یا اخطاری در مورد بخشی از کدی که خودتان ننوشتهاید، مواجه شوید. سخنران توضیح خواهد داد که چگونه این مشکلات را زمانی که به کد منبع دسترسی ندارید یا کد از یک افزونه میآید، برطرف کنید. از این بخش بسیار هیجانزدهام. فکر میکنم سخنرانی کلیدی فوقالعادهای خواهد بود. همه سخنرانان ما امسال عالی هستند. هر سخنرانی خوب خواهد بود. از آنجایی که ما در سطح جهانی هستیم، در هر کجای دنیا که به این برنامه گوش میدهید، ۲۴ ساعته در دسترس است. میتوانید در هر زمانی وارد شوید و یک یا دو سخنرانی تماشا کنید. این سخنرانیها پس از رویداد در کانال یوتیوب ما نیز منتشر خواهند شد، بنابراین همیشه میتوانید بعداً آنها را تماشا کنید. و همانطور که چند بار ذکر کردم، فکر میکنم برای همه در اینجا چیزی وجود دارد. بنابراین، مهم نیست که در چه مرحلهای از مسیرتان هستید، هر چه که هستید، شغلتان چیست، فکر میکنم چیزی اینجا پیدا خواهید کرد که مفید باشد.
برایان گاردنردوستش دارم، دوستش دارم. وقتی خوشم بیاید، تمام روز به موسیقی گوش میکنم. گاهی سعی میکنم موسیقی رو با پادکست یا ویدیوی یوتیوب جایگزین کنم. در این حالت، حتی اگر نیاز به یک روز کامل برای تماشای همه چیز نداشته باشم، کاملا در محتوا غرق میشوم. مثلا اگر یکی دو مورد خاص برای انتخاب داشته باشم، در حمام، ماشین، یا حین پیادهروی در جنگل، پخشش میکنم و بهش گوش میدهم.
خواهم گفت که شما در مورد این موضوع صحبت کردید؛ لینی وکیل حقوق معلولان است. او به دنبال افرادی که وبسایتهای غیرقابل دسترسی دارند نمیرود. لینی در حال ایجاد تغییر است. او در رویدادهایی مانند این سخنرانی میکند تا به کسانی که برای وردپرس برنامهنویسی میکنند، در مورد انتظارات، خطاها و مواردی که باید به آنها توجه کنند، و همچنین نحوه بهبود وبسایتها، آموزش دهد.
پس دوباره، این افسانه را رد میکنیم، کل این جنبش بیشتر حول این موضوع میچرخد که دسترسی به آموزش را برای افرادی که در درک آن مشکل دارند، قابل فهمتر کند. و این همان هدفی است که این رویداد برای آن برگزار میشود. من از همه کسانی که وردپرس را میسازند یا از آن استفاده میکنند دعوت میکنم تا ثبتنام کنند و چند سخنرانی را انتخاب کنند. و بله، پس تاریخ نهم اکتبر، که حدود چهار هفته دیگر است، دقیقا یک ماه تا روزی که این را ضبط میکنیم، فاصله دارد. پس هنوز وقت هست.
رایان، از وقتی که در این تماس تلفنی گذاشتید، تلاشهایتان در سکند ملودی برای انجام کارهایی که انجام میدهید، و از همه مهمتر، زمانی که برای مراقبت و پرورش این جنبش و این جامعه میگذارید، سپاسگزارم. گروهی از مردم در این کار مشارکت دارند. پس اگر در مورد دسترسی اطلاعات زیادی دارید یا اطلاعات کمی دارید اما به آن علاقهمندید، شاید کسی را بشناسید که از این موضوع سود ببرد.
به رایان، آمبر یا هر کس دیگری که درگیره، پیشنهاد میکنم برای همکاری داوطلبانه در برنامه سال آینده با آنها تماس بگیرید. این یه بخش از برنامهست. میدونید، حامیان مالی و راههای داوطلبی یا اهدای پول وجود داره، اگه پول اضافی دارید یا تصمیم دارید در دنیا تأثیر بذارید. راههایی برای کمک مالی به این هدف وجود داره. حالا قبل از خداحافظی، حرف پایانی دیگه ای دارید؟
رایان بریسیتو این ایده رو از من دزدیدی! قرار بود خودم از مردم دعوت کنم که داوطلب بشن. اگه به این موضوع علاقه داری و میخوای مشارکت کنی، یه جامعه فوقالعادهس. چند سال پیش از طریق صحبتهای آمبر در میتآپ، خوش شانس بودم که اونو پیدا کردم. از اون طریق با روز دسترسی آشنا شدم و این یه جامعه فوقالعادهست. همه خیلی گرم و صمیمی هستند. این رو در همه جا پیدا خواهی کرد.
برایان گاردنرباشه، خب، دوباره برایشان تعریف کن. میخواهند دو بار بشنوند.
رایان بریسیوردپرس معمولا بهترین گزینه است، اما از نظر دسترسی هم همینطور. بسیاری از افراد فقط سعی در کمک دارند. اگر علاقهمند هستید و میخواهید بیشتر بدانید، به تب داوطلبان در وبسایت ما مراجعه کنید؛ ما حتی برای رویداد امسال هم به دنبال داوطلب هستیم. کارهای مختلفی وجود دارد که میتوانید انجام دهید. برای رویداد امسال تقریبا آمادهایم، اما برای رویداد سال آینده به افراد نیاز داریم و برخی وظایف پس از رویداد نیز داریم. اگر میخواهید داوطلب شوید و به ما در ارائه اطلاعات پس از رویداد کمک کنید، فوقالعاده خواهد بود. ما بهطور خاص امسال به دنبال کمک برای ترجمه سخنرانیها هستیم. بنابراین، اگر کسی را میشناسید که میتواند ترجمه کند یا رونویسی بنویسد یا به زبانی غیر از انگلیسی صحبت کند و احساس میکنید میتوانید در ترجمه کمک کنید، دوست داریم به تب داوطلبان مراجعه کنید. روز جهانی دسترسی وب ۲۰۲۴ .
میتوانید به روشهای مختلف داوطلب شوید؛ فرم را پر کنید. به شما اطلاع خواهیم داد. همانطور که برایان گفت، کمکهای مالی هم قبول میکنیم. پس اگر سوالی دارید یا میخواهید به ما کمک کنید، خوشحال میشویم. در هر صورت، از کمک شما سپاسگزاریم.
برایان گاردنرخب، باز هم از وقتی که گذاشتید سپاسگزارم. میخواهم همه بدانند، بنابراین با این جمله حرفم را تمام میکنم: روز دسترسی سالانه است، درست است؟ اما دسترسی هر روز است. این موضوع فقط یک فعالیت سالانه نیست. راههای زیادی برای مشارکت در طول سال وجود دارد؛ از طریق جلسات، حمایت مالی و حتی کمک به کار و مشارکت در خود پروژه وردپرس.
با هر کسی، از جمله رایان و آمبر، راحت تماس بگیرید. مطمئنم که همه دوست دارند از شما بشنوند. از همه کسانی که به این قسمت از پادکست «پرسدِس» گوش میدهند، تشکر میکنم. یادآوری میکنم که پادکست ما در WP Engine بینشهای ارزشمند و نکات عملی را برای کسانی که در دنیای همیشه در حال تغییر وردپرس فعالیت میکنند، ارائه میدهد. به هر قسمت از پادکست ما بپیوندید. دوست دارم افرادی مانند رایان را از جامعه وردپرس دعوت کنم تا درباره چیزهایی که مردم وردپرس میخواهند و همچنین چیزهایی که نمیخواهند دربارهشان صحبت کنند اما باید بشنوند، صحبت کنیم. و این همان کاری است که امروز اینجا انجام میدهیم.
مقدار عنصر با شناسه ak_js_1 را به زمان فعلی بر حسب میلی ثانیه تغییر بده.