اگر تا به حال در زندگی به نقطهای رسیدهاید که صدایی در سرتان میگوید به اندازه کافی خوب، با تجربه، باهوش، … نیستید لطفا متنی که میخواهید ترجمه شود را در داخل پرانتز قرار دهید. به اندازه کافی؛ توجه کن. بیشتر از آنچه فکر میکنی، به تو میگوید.
باورهای محدودکننده و تردید به نفس چیز جدیدی نیستند، اما تشخیص «سندرم خودزنی» در واقع جدید است. اولین بار در سال ۱۹۷۸ از این اصطلاح استفاده شد و از آن زمان به بعد، وقتی افراد در باور خود برای انجام کاری بزرگ به نقطه مقاومت میرسند، این اصطلاح به تشخیص رایجی تبدیل شده است.
مینشینی. آمادهی کار هستی و ناگهان …لطفاً متن موردنظر را در پرانتز بنویسید.(بیدار می شود. شما را کند می کند، حواس تان را پرت می کند و حتی فریب تان می دهد تا باور کنید که کاری که می خواهید انجام دهید را نمی توانید انجام دهید چون به اندازه کافی اختیار، نفوذ یا تجربه ندارید.)
جنگ درون سر شما
شاید بدانید، اما سندروم خود کمبینی در واقع سندروم نیست، حداقل به معنای کلاسیک آن. با این حال، اضطرابی که ایجاد میکند میتواند به همان اندازه ناتوانکننده باشد. در مورد پیشرفت، سندروم خود کمبینی مثل لجن گیرندهای است که مانع حرکت موتور شما میشود.
خالقان این رنج را میشناسند.
واقعا فکر میکنی میتونی این کار رو انجام بدی؟
آیا به اندازه ی … [خودت میدونی] خوب خواهد بود؟
هیچکس به حرفهای من اهمیت نمیدهد.
هر وقت میخواهی کاری را شروع کنی، چیزی (یا کسی) همیشه سعی میکند جلوی تو را بگیرد.
این همان چیزی است که استیون پرسفیلد آن را “مقاومت” نامید، در کتابش که برای همه خالقان اجباری است.مطالعهی این مطلب برای همه خالقان ضروری است. واقعاً عالی است. خواهش میکنم.
چه آن را مقاومت بنامیم، سندرم impostor یا به قول کسانی که فرآیند خلاقیت را درک نمیکنند، تنبلی؛ هر چه که باشد، این و هر نوع تأخیر دیگر ما را در جای خود محبوس میکند، از درون با تردید و شک پرمان میکند و مانع از رسیدن به شتابی میشود که همگی در کار خود آرزومند آن هستیم.
خب، شما این کار رو نمیکنید.
هر ورزشکاری به شما خواهد گفت که در حین تمرین، با مقاومت مبارزه نمیکنید، بلکه از آن استفاده میکنید. مقاومت هرچند میتواند دردناک باشد، دقیقاً همان چیزی است که شما را قویتر، سریعتر و تیزتر میکند. در ابتدا، مقاومت ممکن است شما را خسته و ناتوان کند، اما این فقط به این دلیل است که در ابتدا هیچ کس برای آن آماده نیست. اما هر بار که به آن باز میگردید، بیشتر در مورد آن یاد میگیرید، از کجا میآید، چه زمانی بیشترین درد را دارد، و بنابراین چه زمانی باید سختتر تلاش کنید.
مقاومت میتواند به دو صورت عمل کند: یا مانعی در برابر شما باشد یا نیرویی که شما را قویتر میسازد.
دومی را استفاده کن.
چگونگی یافتن روشنی و پرورش خلاقیت
از کسانی که به موفقیت رسیدهاند بپرسید، و خواهید دید که حرفهایشان نقاط مشترکی دارد. خواهید شنید که میگویند ترس از شکست را کنار گذاشت.
در موارد دیگر، خواهید شنید که مردم از شفاف شدن خواستههایشان میگویند و اینکه چطور این امر، بهخصوص درک «شکست» بهعنوان بخشی ضروری از فرایند، مسیر همه چیز را تعیین کرد.
اگر حس میکنید مقاومتی که با آن روبرو هستید، مانع رسیدن به وضوح در مورد هویت، رسالت، هدف و انگیزه شما میشود، این چارچوب میتواند ابزاری مفید در طول این مسیر باشد.
چارچوب IMAGEN (همانند «تصور کن»)
- هویت تو کی هستی؟ چه چیزی تو را میراند؟ نمایندهی چه چیزی هستی؟ چرا برای آنچه اهمیت میدهی، اهمیت میدهی؟
- پیام چه مشکلی را بهطور منحصر به فرد میتوانید حل کنید؟
- مخاطب مشکل کیست؟ آنها کجا هستند؟ چقدر درد دارد؟
- اهداف چه هدفی، چه در کوتاهمدت و چه در درازمدت، دنبال میکنی؟
- اجرا چه کاری وجود دارد که با انجام آن، همه چیز دیگر آسانتر یا غیرضروری میشود؟
- نه به کجا باید “نه” بگویی؟تمرکزبه کجا باید «بله» بگویم؟
من – هویت: شما به چه کسی تبدیل می شوید؟
هویت فقط به کارهایی که انجام میدهید مربوط نمیشود؛ بلکه به ذات شما و آنکه در حال تبدیل شدن به آن هستید، مربوط است. هر داستانی داستانی از دگرگونی است و داستان شما نیز از این قاعده مستثنی نیست.
پرسفیلد در مورد “حرفه ای شدن” صحبت می کند، اما شما فقط “حرفه ای نمی شوید”.
تو حرفهای شدن
این تحول با ارزیابی صادقانه از وضعیت فعلی شما آغاز میشود. درست مانند اولین بار وزنه زدن (یا پس از یک وقفه طولانی)، مقاومت سختتر و سنگینتر از چیزی است که به یاد میآورید. اما مشکلی نیست! به دام این تصور یا دروغ نیفتید که فقط به این خاطر که الان اینقدر سخت است، همیشه همینطور خواهد بود، پس سعی نکنید. این حرفها بیهوده است.
هر آنچه میخواهی، آن طرف سختیهاست.
همین موضوع در مورد خلاقیت و داستان شما هم صدق میکند. بخش دشوار کار در ابتدا قرار دارد، زمانی که باید از خودتان سوالهایی بپرسید که برای گفتگوی معمولی خیلی عمیق هستند. اما اگر تسلیم نشوید، به منابعی برای خلاقیت خود دست پیدا خواهید کرد که احتمالا تصورش را هم نمیکردید. چرا؟
زیرا بزرگترین منبع خلاقیتاست (تو) داستان.
اینها را با الهام از طراحی و سلیقهی خاص خود ترکیب کنید، و آنچه به دست میآورید «دیدگاه» یا «perspecitve» نامیده میشود.
این چیزی است که شما را متمایز میکند، چون این چیزی است که همه را منحصر به فرد میسازد.
این صدای توست.
دیدگاه خاص و متفاوت شما درباره روندهای امروز، دقیقا همان چیزی است که کار شما را…کار شماپس وقتی آن را منتشر میکنی، توجه همه را جلب نمیکنی، اما توجه…افراد مناسبدقت کنید.
به همین دلیل بهترین روش بازاریابی برای خودتان، این است کهخودت باش.
سعی نکن مثل (اسم کسی یا چیزی) بعدی باشی. خودت باش، اولین خودت.
متوجه خواهید شد که بسیاری از افراد دیگر نیز تجربیات مشابهی با شما داشته اند؛ افرادی که با مشکلات مشابهی که شما از آن عبور کرده اید مواجه هستند. شما می توانید به آنها در حل این مشکلات کمک کنید، نظم را به جای آشوب برایشان به ارمغان آورید و به آنها در …خودشانداستانی بسیار بهتر
پس اینجاست که به شما کمک میکنم تا در مورد خودتان روشنتر شوید.
داری چی میگی؟
به یاد داشته باشید که در هر داستان، شخصیت اصلی (قهرمان) هدفی دارد که به دلیل مانعی، رسیدن به آن دشوار است. قهرمان گیر افتاده است تا اینکه راهنما (یا مربی، یا مشاور) او را به راهی هدایت میکند.که به دگرگونی میانجامدوقتی به هدف خود میرسند.
آنچه در ابتدا به ندرت دیده میشودمسیر، مقصد است.خیلی بیشتر از رسیدن به هدف
برای مشتریان شماتوآنها راهنما هستند.
اما(تو)داستان، **تو** کسی هستی که…نیازهاراهنما
پس از این سوالها به عنوان راهنمایی برای شفافتر کردن پیامتان استفاده کنید.
- مشکلاتی که تواناییهای منحصر به فرد شما حل میکند چیست؟
- چه تحولی میتوانید به مشتریان یا مخاطبین خود در مسیر رسیدن به آن راهحل کمک کنید تا تجربه کنند؟
یک پیام واضح میتواند از مقاومت عبور کند، مثل وزنهبرداری که در حال انجام پرس سینه است. در ابتدا دشوار است، اما وقتی کار سخت را برای رشد از آن انجام دهید، همه چیز بسیار آسانتر میشود و نتایج خود را نشان میدهند.
مخاطب کیست؟ شنیدنتو؟
وقتی حرف میزنی، چه کسی گوش میدهد؟
به یاد دارید که سوال در مورد مشکلی که مهارتهای منحصر به فرد شما حل میکنند، چه بود؟ چه کسی این مشکلات را دارد؟
یک دقیقه در موردش فکر کن و بنویس که اون شخص کیه؟ وقتش رو کجا می گذرونه؟ چه رسانههایی مصرف میکنه؟ چه باورهای محدودکنندهای داره؟آنها(آیا داری؟ (احتمالا خیلی با مال تو فرقی نداره))
به یاد داشته باش که نباید به دنبال جلب رضایت همه باشی. این تله است.
پس وقتی صدای آن بلند شد، یادتان باشد این نشانهای است برای اطمینان از اینکه شما در مورد هویت خود، حرفتان و مخاطبتان واضح بودهاید.باید آن را بشنوید.
بقیه چیزها فقط سر و صدا هستند. مردم شما صدای شما را خواهند شناخت. صدای خود را به گوش همه برسانید، مخاطبان خود را بسازید و آنها را به سمت دستیابی به اهدافشان هدایت کنید.
اهداف: به کجا میروی؟
«شما میخواهید به چه چیزی برسید؟» این سوالی عالی برای شما و مخاطبانتان است.
شما میتوانید کسبوکاری راهاندازی کنید که به شما کمک کند هر دو هدف را دنبال کنید. مردم برای کسانی که برنامهای برای کمک به آنها در یافتن موفقیت (نتیجه رویاهایشان) و اجتناب از شکست (اتلاف تلاش و فداکاری) دارند، پول بیشتری میپردازند.
به یاد داشته باش که در مورد هویت، پیام و مخاطبِ مشخص چه گفتم.
وقتی این موارد مشخص باشد، تعیین هدف بسیار ساده تر می شود.
- با چه غول جنگی در حال مقابله هستی؟
- آینده چه شکلی خواهد بود؟
- وقتی همه چیز تمام شد، دنیا چه تغییری خواهد کرد؟
- در این بازه زمانی مشخص، دوست دارید چه کاری انجام دهید؟
میتوانید از چارچوب اسمارت استفاده کنید، اما من چارچوبی دیگر به نام نایس را که علی عبداال ابداع کرده است نیز دوست دارم.
- N اهداف بزرگ، جسورانه و پرچالش را به اهداف کوچکتر، قابل انجام و روزانه یا هفتگی تقسیم کنید.
- I به جای تعیین هدف برای درآمد دلاری، روی تعداد ویدیوهایی که میخواهید تولید کنید تمرکز کنید.
- C قابل کنترل باشد – مطمئن شوید که کنترل کامل دارید و ورودیها وابسته به دیگران هستند.
- E انگیزه بخش – هر چه سرگرم کنندهتر باشد، واضحتر خواهد بود و احتمال موفقیت بیشتر خواهد شد.
(نکته حرفهای: وجود شخصیتهای منفی در داستان معمولاً آن را جذابتر میکند.)
اهداف بزرگممکن استترساندنت. این طبیعیه.
اگر این کار را نکنند، احتمالا به اندازه کافی بزرگ نیستند.
اهداف بزرگ همیشه غول خوابیده را بیدار میکنند. اما مانند داوود، شما با تجربه، آماده خواهید بود تا با ایجاد اهداف خرد و انجام اولین گامها، این غول را شکست دهید.
اجرا: چگونه این کار را انجام خواهید داد؟
ابتدا شروع کنید.
امروزه هیچگاه ابزارهای بیشتری برای کمک به شما در شروع کار وجود نداشته است.
این دو مورد میتوانند به شما در برداشتن این گام کمک کنند.
همانطور که ویژگیهای منحصربهفرد شما به شما کمک میکند تا در دنیای واقعی متمایز شوید، یک وبسایت منحصر به فرد نیز به شما کمک میکند تا در دنیای آنلاین خود را برجسته کنید. چه شما برای مشتریان خود وبسایت طراحی کنید، چه برای خودتان به دنبال یک ظاهر جدید باشید، پلتفرمهایی مانند شوییت و سایر پلتفرمهای مشابه به شما آزادی خلاقانهای میدهند تا طوری طراحی کنید که با تفکرات شما همخوانی داشته باشد، تا وبسایت شما مانند خودتان، منحصر به فرد باشد.
وقتی یک وبسایت عالی می سازید، به … ابزاری برای جمعآوری ایمیل بازدیدکنندگان جدید آنهایی که برای بازدید میآیند.
وقتی بازدیدکنندگان به سایت شما میآیند، منبعی ارائه دهید که به حل مشکلشان کمک کند. در عوض، برای ارسال آن منبع، آدرس ایمیل آنها را بخواهید؛ در این صورت، اطلاعات تماس قابل اعتمادی از کسی که به آنچه ارائه میدهید علاقهمند است، بهدست میآورید.
اینطور است که شما الگوریتم را شکست می دهید:
- محتوایی بساز که با داستان شما آغشته به جذابیت خاصی باشد تا بازدیدکننده جذب کند.
- آن ترافیک را به یک صفحه فرود هدایت کنشماوبسایت
- ابزاری ایجاد کنید که به شما کمک کند مخاطبان و آدرس ایمیل آنها را جمعآوری کنید.
- این ایمیلها را به یک کمپین ایمیل شخصیسازی شده اضافه کنید.
- پیام خود را به اطلاع همه کسانی که …مقصودبرای دیدن آن،میبینمش.
نه گفتن را یاد بگیر: تمرکز تو کجاست؟
تنها چیزی که مسیر رشد کسبوکار شما را به شدت افزایش میدهد، تمرکز و انضباط است.
الیود کیپچوگه، دونده ماراتن با رکورد جهانی، در پاسخ به این سوال که چه چیزی برای کسب نظم بیشتر لازم است، می گوید: “قانون اول اینه که ویتامین N رو تزریق کنید” – یاد بگیرید که “نه” بگید.
همه ما ضربالمثل «ثروت در تخصص است» را شنیدهایم.
همین موضوع مهمه.
این یکی از بهترین مهارتهایی است که میتوانید در مسیر خلاقیت خود پرورش دهید.
نتیجهگیری
در نهایت، میتوان نتیجه گرفت که…
این کار را به تنهایی انجام نده.
من قانع شدهام که خستگی مفرط فقط به دلیل حجم زیاد کار نیست.
انزوا (این کار را میکند).
صدای آن درونی در تنهایی بلندتر به گوش میرسد.
بهترین کاری که برای سلامتی جسمی، ذهنی، عاطفی و خلاقیت خود میتوانید انجام دهید، غرق شدن در محیطی است که دیگران با همان شدت و اشتیاق شما در حال پیشروی هستند. مهمترین پیشرفت در مسیرتان اغلب از این روابط حاصل میشود.
اطرافت را با افرادی احاطه کن که الهامبخش تو هستند، تو را به چالش میکشند و زمانی که خودت به خودت شک داری، به تو ایمان دارند. کنفرانسها (گردهماییهای محلی و گروههای مشاوره، محیطهای عالیای هستند که دقیقاً برای ایجاد این نوع روابط بهصورت طبیعی طراحی شدهاند.