هنر داستانسرایی فقط به کتاب و فیلم محدود نمیشود. در دنیای طراحی، نمونه کار شما مثل کتاب داستان شماست؛ مجموعهای از بهترین آثار شما که مهارت، فرایند و شخصیتتان را آشکار میکند. اما چطور این مجموعه را به داستانی جذاب تبدیل میکنید که مشتریها و کارفرماها را مجذوب کند؟
بیایید به دنیای داستانسرایی در نمونه کارهای طراحی شما غوطهور شویم.
ماهیت داستانگویی در طراحی
پورتفولیوی طراحی خود را مانند فیلمی از مسیر حرفهایتان تصور کنید. هر پروژه، یک صحنه و هر انتخاب طراحی، یک شخصیت است. داستان؟ فرآیند خلاقانه شما. با روایت داستان از طریق پورتفولیو، زمینه را فراهم میکنید، احساسات را برمیانگیزید و مهارتهای حل مسئله خود را به نمایش میگذارید. این در مورد پیوند دادن آنچه خلق کردهاید و اهمیت آن است؛ تبدیل عناصر بصری به روایتی منسجم که از تواناییهای شما سخن میگوید.
تنظیم پرتفولیو برای جریان داستان
طراحی پرتفولیوی شما به گونهای که حماسه شغلیتان را روایت کند، فراتر از قرار دادن سهلانگارانه پروژههایتان در یک صفحه وب است. این موضوع در مورد روایتگویی استراتژیک و ایجاد یک جریان است که بینندگان را از آغاز ساده شما تا پیروزیهای کنونی و آرزوهای آینده شما هدایت میکند.
در اینجا چگونگی آمادهسازی صحنه آمده است:
- (مقدمه: بیوگرافی و معرفی شما) با یک بیوگرافی جذاب که صلاحیتهای حرفهای شما را برجسته میکند و نگاهی اجمالی به شخصیت و فلسفه طراحی شما ارائه میدهد، شروع کنید. این کار، لحن و زمینه را برای کارهایی که در ادامه میآید، فراهم میکند.
- انتخاب اثر (انتخاب آثار شما) فقط برخی از پروژهها نیاز به حضور در نمونه کار شما دارند. آثاری را انتخاب کنید که مهارتها، سبک و روایت مورد نظر شما را بهترین نحو نشان دهند. مثلاً اگر به دنبال پروژههای برندسازی هستید، نمونه کار شما باید پر از مطالعات موردی موفق در زمینه برندسازی باشد. آثاری که با اهداف شغلی شما همراستا نیستند یا مطابق با استانداردهای فعلی شما نیستند، را کنار بگذارید.
- ترتیب روایی (چیدمان پروژههای شما) پروژههای خود را به گونهای سازماندهی کنید که داستان حرفهای شما را روایت کند. میتوانید از کارهای اولیه که نشاندهنده استعداد خام شما هستند شروع کنید و به سمت پروژههای پیچیدهتر و پرداختشدهتر پیش بروید. بهطور جایگزین، میتوانید آنها را بهصورت موضوعی مرتب کنید تا تخصص شما در زمینههای خاصی مانند طراحی رابط کاربری/تجربه کاربری، برندینگ یا تصویرسازی را به نمایش بگذارید.
- بررسی عمیق (ارائه پروژه) هر پروژه باید داستان مختصری از خود را شامل شود: چالش، روش شما، راه حل و نتایج. تصاویری و داستانهایی را به کار ببرید که به بینندگان اجازه میدهد مسیر طیشده توسط شما در هر پروژه را درک کنند.
- اتصال نقاط (انتقالها و زیرنویسها) با استفاده از کلمات و عبارات ربط دهنده و عنوان، پروژهها و بخشها را به طور یکپارچه به هم متصل کنید. توضیح دهید که هر پروژه چگونه به رشد شما کمک کرده یا به فرصتهای جدیدی منجر شده است و یک رشته پیوسته بین هر بخش و بخش بعدی ایجاد کنید.
- مجموعه اوج (نمایش رشد و تنوع) پروژههای مختلفی که نشاندهندهی گستردگی و عمق مهارتهای شما هستند را برجسته کنید. یک بخش «قبل و بعد» را بگنجانید یا پروژهای شاخص که نشاندهندهی سبک و تخصص منحصربهفرد شماست را معرفی کنید تا نشان دهید چگونه پیشرفت کردهاید.
- فصل پایانی (نتیجهگیری و فراخوان)با بازتابی از مسیر طی شده، جایگاه فعلی و هدف آینده در حرفه، صحبتتان را به پایان برسانید. با ارائه فراخوانی واضح برای اقدام، از کارفرمایان یا مشتریان بالقوه دعوت کنید که با شما ارتباط برقرار کنند.
نمونهای از یک پرتفولیوی منسجم
تصور کنید سبد کار الکس، طراح گرافیکی متخصص در برندسازی دوستدار محیط زیست را میبینید. سبد کار با مقدمهای شخصی آغاز میشود که شور و اشتیاق الکس به پایداری را نشان میدهد، سپس به آثار اولیه او برای ابتکارات محلی سبز میپردازد و در نهایت به پروژههای برندسازی گسترده و تأثیرگذارتر برای سازمانهای زیست محیطی بینالمللی میرسد.
هر پروژه، فلسفه در حال تکامل طراحی الکس و تخصص رو به رشد او در برندسازی دوستدار محیط زیست را به نمایش میگذارد؛ زیرنویسها نیز توضیح میدهند که هر پروژه چه چالشها و رشد جدیدی را به همراه داشته است. این نمونه کار با چشمانداز الکس برای پروژههای طراحی پایدار آینده پایان مییابد و بینندگان را به پیوستن به این مسیر از طریق برقراری ارتباط دعوت میکند.
چه چیزهایی را بگنجانیم و چه چیزهایی را حذف کنیم
- شامل: پروژههایی که نشاندهنده تخصص و اهداف شغلی شما هستند، آثاری که بهترین مهارتهایتان را به نمایش میگذارند و نمونههایی که نشاندهنده حل مسئله و خلاقیت شما هستند.
- حذف کردن پروژههای منسوخ، کارهایی که با مسیر شغلی فعلی شما همخوانی ندارند و پروژههایی که نمیتوانید به طور واضح سهم یا نتایج خود را در آنها بیان کنید.
با ساختاردهی به این شکل، شما یک روایت جذاب ایجاد می کنید که کارتان را به نمایش می گذارد و داستان شما را به عنوان یک طراح و مسیرتان را نشان می دهد.
ساختن روایت هر پروژه
یک نمونه کار جذاب، صرفاً محصولات نهایی شما را به نمایش نمیگذارد، بلکه داستان پشت هر آفرینش را نیز آشکار میکند. هر پروژه در نمونه کار شما باید یک فصل در کتاب داستان حرفهای شما باشد که سفر، فرآیند و مهارتهای حل مسئله شما را برجسته میکند.
در اینجا چگونگی ساختن روایت جذاب برای هر پروژه آمده است:
- مقدمه (ایجاد صحنه): هر پروژه با یک مشکل یا چالش آغاز میشود؛ این، جملهی آغازین شماست. با تعیین زمینه، پروژه را معرفی کنید. درخواست موکل چه بود؟ چه موانعی وجود داشت؟ این کار، صحنه را برای روایت شما آماده میکند و بینندگان را فوراً درگیر میکند.
- (طرح (افشای فرایند):) این قلب داستان پروژه شماست. درباره فرآیند خلاقیت خودتان، از مرحله طوفان فکری تا تکرارها و لحظات الهام، به طور مفصل توضیح دهید. برای نمایش بصری این مسیر، از طرحهای اولیه، اسکلتهای اولیه یا تختههای خلق و خو استفاده کنید. این بخش باید به این پرسشها پاسخ دهد: چگونه به مشکل نزدیک شدید؟ از چه اصول یا تکنیکهای طراحی استفاده کردید؟ بازخورد مشتریان چگونه جهت پروژه را شکل داد؟
- اوج داستان (ارائه راه حل): در اینجا طرح نهایی خود را رونمایی میکنید. اما مهمتر از آن، توضیح دهید که چرا این طرح بهترین راه حل بود. به عناصر خاص طراحی خود و نحوهی برطرف کردن چالش اولیه اشاره کنید. این فرصتی است تا مهارتهای حل مسئلهی خود و نحوهی کمک طراحیهای شما به موفقیت پروژه را به نمایش بگذارید.
- **موضوع: اندازه گیری نتایج** هر داستانی به یک پایانبندی نیاز دارد. نتایج پروژه را به اشتراک بگذارید. این میتواند شامل بازخورد مشتری، بهبودهای قابل اندازهگیری (مانند افزایش تعامل کاربر یا فروش)، یا نحوه تأثیر پروژه بر برند مشتری باشد. برای تأیید ادعاهای خود، شهادتنامهها یا تحلیلها را درج کنید.
- ادغام در روایت بزرگتر (ارتباط با مسیر شغلی شما) پس از شرح جزئیات هر پروژه، آن را به روایت کلی مجموعه کارهایتان مرتبط کنید. این پروژه چگونه رشد شما را بهعنوان طراح نشان میدهد؟ چه مهارتها یا بینشهای جدیدی کسب کردهاید؟ این ارتباط، انسجام مجموعه کارهایتان را تقویت کرده و توسعه حرفهای مستمر شما را نشان میدهد.
- بازتاب (بینش شخصی) با یادداشتی شخصی پایان دهید. درباره آنچه از این پروژه آموختهاید، چه کارهایی را ممکن است متفاوت انجام دهید و چگونه این تجربه فلسفه طراحی شما را شکل داده است، بیندیشید. این، عمق بیشتری به روایت شما میبخشد و پرتفولیوی شما را شخصیتر و قابلارتباطتر میکند.
- لمسات نهایی (انسجام بصری و متنی) مطمئن شوید که هر پروژه ساختار و فرمتی مشابه برای حفظ انسجام داشته باشد. از عناوین جذاب، داستانگویی مختصر و تصاویر باکیفیت استفاده کنید. انسجام به بینندگان کمک میکند در پرتفولیو شما حرکت کنند و برند شما را تقویت میکند.
فنون داستانگویی جذاب در طراحی
داستان سرایی جذاب تنها یک هنر نیست، بلکه ابزاری استراتژیک است که به کارهای طراحی شما جان میبخشد. با استفاده از تکنیکهای کلیدی، مخاطبان خود را مجذوب کنید و مطمئن شوید که روایت طراحی شما به طور عمیق و به یاد ماندنی طنینانداز میشود.
- (نشان بده، نگو:) از تصاویر برای روایت داستان خودتان استفاده کنید. اسکچهای فرآیند، تابلوهای خلق و حس و حال، و مقایسه قبل و بعد، میتوانند سفر شما از ایده تا اتمام را نشان دهند.
- خودتان باشید. داستان شما باید واقعی باشد. موفقیتهایتان را به اشتراک بگذارید، اما از صحبت در مورد چالشها و چگونگی غلبه بر آنها نیز خودداری نکنید.
- روشن و مختصر بنویس داستانگویی مهم است، اما وضوح از همه مهمتر است. از اصطلاحات تخصصی پرهیز کنید و روایت خود را هدفمند و قابل فهم نگه دارید.
- با احساسات درگیر شو. با مخاطبان خود در سطح عاطفی ارتباط برقرار کنید. انگیزه طراحی چه بود؟ چه تاثیری بر کاربر نهایی یا مشتری داشت؟ ارتباط عاطفی کار شما را ماندگار می کند.
ساختن آینده
همانطور که هر داستان خوبی باید تأثیر ماندگاری بگذارد، نمونه کار شما نیز باید چنین باشد. با روایت داستان پیرامون کارتان، نه تنها طرح هایتان را به نمایش می گذارید، بلکه عمق طراحی، فرآیند تفکر و توانایی حل مسئله خود را آشکار می کنید. پس کمی وقت بگذارید و نمونه کار خود را مرور کنید و آن را به داستانی جذاب تبدیل کنید. به یاد داشته باشید در دنیای طراحی، شما نویسنده موفقیت خودتان هستید.